پارت هفت

پارت هفت

نونا. تهیونگا نگا داره بارون میاد.
ته. اره بارونه (با حسرت)
میره و پنجره رو میبنده
نونا. اعع چرا پنحره رو بستی
ته. من میرم بخوابم(جدی سرد)
نونا ویو
حس بدی گرفتم صداش زیادی غمگین بود....
تصمیم گرفتم برم خونه از پله ها بالا تا ازش خداحافظی کنم که با صدای گریه ضعیفی رو به رو شدم بدون مکس درو باز کردم
نونا. ته
ته. میخوام تنها باشم برو
نونا. اما...
ته. میخوام تنها باشم(داد )
نونا. بدون درنگ میره و رو تخت بغل ته نیشینه دستشو رو سر ته می‌زاره و با حرکات منظم سرشو نوازش میکنه
ته. دلم براشون تنگ شده(گریه بغض یواش)
نونا. هنوزم پیشتن
ته. رفتن
نونا. تو قلبت همراهتن تهیونگ
ته. تقصیر من بود نونا
نونا. نه تهیونگ سرنوشت دست هیچ‌کس نیست
ته. من اسرار کردم بریم شب تولد بودم بابامو مجبور کردم تا بریم تفریح که ماشین چپ کرد.........(گریه هاش بیشتر میشه)
نونا. اونا میخواستن تورو خوشحال کنن خودشون تصمیم گرفتن تقصیر تو نبود
ته. من نمیخوام دیگه تنها باشم(گریه)
نونا. تو هیچ وقت تنها نیستی ته من هستم
ته. اگه بهت بگم دوست دارم تا کی پیشم میمونی
نونا. چون خودمم دوست دارم من تا هر وقت که تو بخوای کنارت هستم
ته. یعنی تا همیشه؟
نونا. اگه تو میخوای اره تا همیشه هستم
ادمین ویو

ته اروم لباشو روی لب نونا میزاره و همو میبوسن بعدشم نونا ته رو تو بغلش میگیره و تو اغوش هم به خواب میرن............
دیدگاه ها (۵)

پارت هشت ته. صبح با صدای بارون بیدار شدم پنجره باز شده بود و...

چند پارتی درخواستی جیمین. من به اون دختر نیاز دارم میفهمی؟ س...

پارت ششم ته. میگم بریم بستنی بخوریم؟نونا. اوو اره من بستنی د...

پارت پنجم ته . وارد مغازه گل فروشی شدم یه گلدون پر گل سانسور...

باکودکو💔🧡💚

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط