ویو ات
ویو ات
با سر درد شدیدی بیدار شدم دیدم گوشیم یه ده باری زنگ خورده ناشناس بود گفتم فعلن ولش کنم و رفتم یه میکاپ لایت انجام دادم مو هام رو حالت دادم لباس فرمم رو پوشیدم و کیفم رو برداشتم گوشیم هم برداشتم یه عطر بوی وانیل و پاستیل طوری هم زدم و رفتم پایین
از پله ها داشتم میرفتم پایین که دیدم دارن صیحانه می خورن رفتم به همه سلام کردم و صبحانم که تموم شد بابام گفت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ب ات: دخترم امروز سونها میخوای ببرتت
ات: آره اون راننده شخصیم باشه لطفا
ب ات: چرا اون
ات: هم زه موقع میرسونتم هم خیلی سوال نمیپرسه زیاد رو مخ نمیره
ب ات: باشه پس راننده شخصیت
ات: ممنونم، ببینم هانا نیا هم اونجا درس میخونن
ز ا: آره اونجا هستن ات من فهمیدم دفاع شخصی بلدی میشه هواست به هانا نیا باشه
ات: آره البته
•هانا و نیا با تو میان ات باشه
ات: باشه(سرد)
آجوما: خانم ماشین حاضره
ات:ببینم این دو تا مگه حاضر نیستن
♡ببخشید دیر شد گیر درست کردم مو هام بودم
☆وای بیا بریم دیگه
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویو ات
چیزی رو دیدم که نباید میدیدم
هانا با صد کیلو آرایش اومد داشتم از خنده جر میخوردم ولی جلوی خودم رو گرفتم که نخندم که یهو فهمیدم که به اون شماره زنگ نزدم دیگه با هانا و نیا رفتیم سوار ماشین شدیم و من زنگ زدم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ات: الو سلام زنگ زده بودید
کوک: چرا اینجوری حرف میزنی مگه نمیشناسیم
ات: متسفانه نه
کوک: منم جنکوک
ات: خب چیه چرا زنگ زدی
کوک: امروز ساعت ۳ به این ادرس بیا
ات: باشهههههه
پایان تماس
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فلش کام بک به داخل مدرسه
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ات: سلام عشق های مننننن(منظورش لانا و یونا هست)
لانا: سلامممم ات اون دوتا کین
ات: دختر عمو هام
یونا: بدت نیاد ولی اون یکی انگار پیکی مویی هستـ با کلی آرایش
ات: آره میدونم متسفانه، بزارید آشنا تون کنم
ایشون هانا ایشون نیا
ایشون لانا ایشون یونا هستن
♡خوش بختم وای لانا تو چه کیوتییی مال منییی
ات: ایشون مال منه و یونا هم مال منه به تو نمیدمش
☆خوش بختم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
معلم میاد و بچه ها میرن سرجا هاشون
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
معلم: بچه ها دو دانش آموز جدید داریم یکی هانا و یکی دسگه نیا هستن بجه ها بیاید خودتون رو معرفی کنید
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فلش کام بک به اینکه مدرسه تموم شد
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.
لانا: خداحافظ جوجه ی من
ات: خداحافظ عشق های من
یونا: خداحافظ قشنگ های من
با سر درد شدیدی بیدار شدم دیدم گوشیم یه ده باری زنگ خورده ناشناس بود گفتم فعلن ولش کنم و رفتم یه میکاپ لایت انجام دادم مو هام رو حالت دادم لباس فرمم رو پوشیدم و کیفم رو برداشتم گوشیم هم برداشتم یه عطر بوی وانیل و پاستیل طوری هم زدم و رفتم پایین
از پله ها داشتم میرفتم پایین که دیدم دارن صیحانه می خورن رفتم به همه سلام کردم و صبحانم که تموم شد بابام گفت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ب ات: دخترم امروز سونها میخوای ببرتت
ات: آره اون راننده شخصیم باشه لطفا
ب ات: چرا اون
ات: هم زه موقع میرسونتم هم خیلی سوال نمیپرسه زیاد رو مخ نمیره
ب ات: باشه پس راننده شخصیت
ات: ممنونم، ببینم هانا نیا هم اونجا درس میخونن
ز ا: آره اونجا هستن ات من فهمیدم دفاع شخصی بلدی میشه هواست به هانا نیا باشه
ات: آره البته
•هانا و نیا با تو میان ات باشه
ات: باشه(سرد)
آجوما: خانم ماشین حاضره
ات:ببینم این دو تا مگه حاضر نیستن
♡ببخشید دیر شد گیر درست کردم مو هام بودم
☆وای بیا بریم دیگه
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویو ات
چیزی رو دیدم که نباید میدیدم
هانا با صد کیلو آرایش اومد داشتم از خنده جر میخوردم ولی جلوی خودم رو گرفتم که نخندم که یهو فهمیدم که به اون شماره زنگ نزدم دیگه با هانا و نیا رفتیم سوار ماشین شدیم و من زنگ زدم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ات: الو سلام زنگ زده بودید
کوک: چرا اینجوری حرف میزنی مگه نمیشناسیم
ات: متسفانه نه
کوک: منم جنکوک
ات: خب چیه چرا زنگ زدی
کوک: امروز ساعت ۳ به این ادرس بیا
ات: باشهههههه
پایان تماس
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فلش کام بک به داخل مدرسه
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ات: سلام عشق های مننننن(منظورش لانا و یونا هست)
لانا: سلامممم ات اون دوتا کین
ات: دختر عمو هام
یونا: بدت نیاد ولی اون یکی انگار پیکی مویی هستـ با کلی آرایش
ات: آره میدونم متسفانه، بزارید آشنا تون کنم
ایشون هانا ایشون نیا
ایشون لانا ایشون یونا هستن
♡خوش بختم وای لانا تو چه کیوتییی مال منییی
ات: ایشون مال منه و یونا هم مال منه به تو نمیدمش
☆خوش بختم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
معلم میاد و بچه ها میرن سرجا هاشون
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
معلم: بچه ها دو دانش آموز جدید داریم یکی هانا و یکی دسگه نیا هستن بجه ها بیاید خودتون رو معرفی کنید
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فلش کام بک به اینکه مدرسه تموم شد
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.
لانا: خداحافظ جوجه ی من
ات: خداحافظ عشق های من
یونا: خداحافظ قشنگ های من
- ۶.۵k
- ۰۲ اردیبهشت ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط