Part114
Part114
بعد از دیدن چندین خونه بالاخره چشممون یکی از خونه هارو گرفت… خونه بزرگ و قشنگی بود حیاط بزرگی هم داشت…قرار شد یه سگ هم بخریم…
×اوووم من از اینجا که خیلی خوشم اومد
+اره منمم.. خیلی خوبه
*خوبه پس مبارکه
از اونجا بیرون اومدیم و با کوک رفتیم سراغ فروشگاه مبلمان و وسایل خونگی
×اوووم ..این مبل مشکیه چطوره ?
مبل قشنگی بود با دسته های چوبی مانند و کوسن های کوچیک و سنتی
+اووووم خوبه دوسش دارم ولی ..
×ولی چی?
+اوووم خب ..این سفیده چطوره ??
سفید و نرم بود با کوسن های بزرگ و کوچیک صورتی
×اووووم اینم قشنگه ولی دیگه زیادی دخترونه و شاده
+اووووممممم. اون یکی رو نگاه کن
مبل راحتی بزرگ و مشکی رنگی بود با کوسن های سفید و بزرگ خز دار ..خیلی نرم و راحت بود و البته خوشگل
×این عالیهههه
+اره منم دوسش دارم
رفتیم سراغ میز ناهار خوری و همینطور بقیه وسایل ها یه بخشی شو خریدیم که کوک گفت همرو ببرن خونه… قرار شد فردا بریم و بقیه وسایل رو تهیه کنیم…
سوار ماشین شدیم…منو رسوند خونه
دم در خونه بودیم
×ا/ت
+جانم
×من برای ۱ ماه دارم میرم تایلند
+هاا??? کیییی??
×فقط یک ماهه ..اونجا کنسرت داریم
اخمام رفت تو هم
×فقط یک ماه ا/ت
+خیلی خب کی?
×پس فردا
از ماشین پیاده شدم
+فردا بیا دنبالم بریم یکم خرید کنیم
×ناراحتی ?
+اره کوک ناراحتم خیلیم ناراحتم…
×عشقم ..
+باشه برو منم میرم تو
×ا/ت
+(بوسیدمش )خدافظظظ
زود اومدم تو و درو هم بستم و اشکام سرازیر شد
میرا : واااا…. خوبییی??
+میخواد بره تایلند..
-نگووو که دل هممون خونه سر این موضوع
~اره پسرا میخوان برن تایلند واسه کنسرت
+عوووف خب ما چرا نمیریم
رز : چون ما BTS نیستیم و باید بشینیم رو اهنگ جدید خودمون کار کنیم
#loveme
بعد از دیدن چندین خونه بالاخره چشممون یکی از خونه هارو گرفت… خونه بزرگ و قشنگی بود حیاط بزرگی هم داشت…قرار شد یه سگ هم بخریم…
×اوووم من از اینجا که خیلی خوشم اومد
+اره منمم.. خیلی خوبه
*خوبه پس مبارکه
از اونجا بیرون اومدیم و با کوک رفتیم سراغ فروشگاه مبلمان و وسایل خونگی
×اوووم ..این مبل مشکیه چطوره ?
مبل قشنگی بود با دسته های چوبی مانند و کوسن های کوچیک و سنتی
+اووووم خوبه دوسش دارم ولی ..
×ولی چی?
+اوووم خب ..این سفیده چطوره ??
سفید و نرم بود با کوسن های بزرگ و کوچیک صورتی
×اووووم اینم قشنگه ولی دیگه زیادی دخترونه و شاده
+اووووممممم. اون یکی رو نگاه کن
مبل راحتی بزرگ و مشکی رنگی بود با کوسن های سفید و بزرگ خز دار ..خیلی نرم و راحت بود و البته خوشگل
×این عالیهههه
+اره منم دوسش دارم
رفتیم سراغ میز ناهار خوری و همینطور بقیه وسایل ها یه بخشی شو خریدیم که کوک گفت همرو ببرن خونه… قرار شد فردا بریم و بقیه وسایل رو تهیه کنیم…
سوار ماشین شدیم…منو رسوند خونه
دم در خونه بودیم
×ا/ت
+جانم
×من برای ۱ ماه دارم میرم تایلند
+هاا??? کیییی??
×فقط یک ماهه ..اونجا کنسرت داریم
اخمام رفت تو هم
×فقط یک ماه ا/ت
+خیلی خب کی?
×پس فردا
از ماشین پیاده شدم
+فردا بیا دنبالم بریم یکم خرید کنیم
×ناراحتی ?
+اره کوک ناراحتم خیلیم ناراحتم…
×عشقم ..
+باشه برو منم میرم تو
×ا/ت
+(بوسیدمش )خدافظظظ
زود اومدم تو و درو هم بستم و اشکام سرازیر شد
میرا : واااا…. خوبییی??
+میخواد بره تایلند..
-نگووو که دل هممون خونه سر این موضوع
~اره پسرا میخوان برن تایلند واسه کنسرت
+عوووف خب ما چرا نمیریم
رز : چون ما BTS نیستیم و باید بشینیم رو اهنگ جدید خودمون کار کنیم
#loveme
۸.۵k
۲۳ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.