43 Part
جونگ کوک: چرا این کارهارو انجام میدی؟
ا/ت: منظورت چیه؟
جونگ کوک: به نظر میاد خیلی از بچه ها خوشت میاد.
ا/ت: کمکم به اونا به خطر علاقم نبود ولی جدا از این، آزه من عاشق بچه هام.
جونگ کوک: درکت نمیکنم.
ا/ت: چرا؟
جونگ کوک: آزاردهنده، پر سر و صدا و رومخن.
ا/ت: حتی اگه بچه ی خودت باشه؟ به نظرم اون موقع نظرت فرق میکنه.
جونگ کوک: فکر نمیکنم.
ا/ت: دلم به حال زن آینده ت میسوزه.
جونگ کوک: زن آیندم باید با من موافق باشه.
ا/ت: ولی اگه اون دوست داشته باشه بچه دار بشه چی؟
جونگ کوک: تو اینجوری دوست داری؟
ا/ت: من کسی نیستم که باید جواب سوالت رو بدم.
جونگ کوک: بگو میخوام نظر تورو بدونم.
ا/ت: من خودم دوست دارم. به هرحال تو باکسی ازدواج میکنی که با تو هم نظر باشه. اینجوری مشکلی هم پیش نمیاد.
جونگ کوک: اگه شرطش برای بدست اوردنش این باشه، مشکلی ندارم.
هردو ساکت شدیم. عینکم رو از روی چشام برداشتم و از توی آینه به خودم نگاهی کردم. به نظرم میومد بحث دیگه تموم شده باشه.
...
" نیم ساعت بعد "
متوجه نشدم خوابم برده بود ولی دیگه رسیده بودیم.
جونگ کوک بیرون از ماشین، به ماشین لم داده بود و داشت با کسی حرف میزد.
به نظرم نباید مزاحم حرف زدنش میشدم ولی اون هم به در من لم داده بود.
رفتم سمت صندلی راننده و از اونجا پیاده شدم.
...
لایک
♥️
ا/ت: منظورت چیه؟
جونگ کوک: به نظر میاد خیلی از بچه ها خوشت میاد.
ا/ت: کمکم به اونا به خطر علاقم نبود ولی جدا از این، آزه من عاشق بچه هام.
جونگ کوک: درکت نمیکنم.
ا/ت: چرا؟
جونگ کوک: آزاردهنده، پر سر و صدا و رومخن.
ا/ت: حتی اگه بچه ی خودت باشه؟ به نظرم اون موقع نظرت فرق میکنه.
جونگ کوک: فکر نمیکنم.
ا/ت: دلم به حال زن آینده ت میسوزه.
جونگ کوک: زن آیندم باید با من موافق باشه.
ا/ت: ولی اگه اون دوست داشته باشه بچه دار بشه چی؟
جونگ کوک: تو اینجوری دوست داری؟
ا/ت: من کسی نیستم که باید جواب سوالت رو بدم.
جونگ کوک: بگو میخوام نظر تورو بدونم.
ا/ت: من خودم دوست دارم. به هرحال تو باکسی ازدواج میکنی که با تو هم نظر باشه. اینجوری مشکلی هم پیش نمیاد.
جونگ کوک: اگه شرطش برای بدست اوردنش این باشه، مشکلی ندارم.
هردو ساکت شدیم. عینکم رو از روی چشام برداشتم و از توی آینه به خودم نگاهی کردم. به نظرم میومد بحث دیگه تموم شده باشه.
...
" نیم ساعت بعد "
متوجه نشدم خوابم برده بود ولی دیگه رسیده بودیم.
جونگ کوک بیرون از ماشین، به ماشین لم داده بود و داشت با کسی حرف میزد.
به نظرم نباید مزاحم حرف زدنش میشدم ولی اون هم به در من لم داده بود.
رفتم سمت صندلی راننده و از اونجا پیاده شدم.
...
لایک
♥️
۲۴.۶k
۱۶ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.