+اوکی
+اوکی
ویو میرا
من به کوک گفتم میرم دستشویی
و گفت برو عشقم
من رفتم دستشویی و تا اومدم لونا
رفته بود سره جای من کوک هی میگفت ولم کن دختره ی هرزه ومن اومدم و بهش یه سیلی زدم
گفتم یه بار دیگه نزدیکش بشی خودت میدونی باخودت دست کوک رو گرفتم و بردمش بیرون
گفتم برو سوار ماشین شو تا بریم گفت کیلید پرت کردم سمتش گفت چیشده وحشی، گفتم برو به ادرسی که میگم گفت چی میرا گفتم همینی که شنیدی بعدشم
تو برو دیگه نمیخوام ببینمت گفت ولیی گفتم کوک فقط تنهام بزار تا بتونم این صحنه رو فراموش کنم لطفا(با بغض فراوان)
ویو کوک
رسیدیم در اون خونه اونجا یه اپارتمان بود ولی خیلی خونش لاکچری بود گفتم چجوری اینجا زندگی میکنی گفت سلیقه منه مشکلی داری گفتم نه فقط تو تو اون عمارت به این بزگی زندگی میکردی
که یهو صدای در اومد رفت باز کرد وگفت وای سوهو خوش اومدی و بغلش کرد و گونشو بوسید گفتم میرا من میرم تا راحت باشین گفت باشع باشع برو و حرفش رو قطع کرد و گفت سوهو چه خبر از امور مالی شرکت
(علامت سوهو*)
*اره فقط، به خاطر شما بانوی جوان
تا این حرفو گفت روانی شدم و یه مشت گذاشتم روی اون صورتش میرا گفت کوکی ولش کن ولش کن رئیس امور مالی شرکت میره هستش
+ببخشید سوهو
* فداسرت اشکال ندارع فرداتو شرکت باهم حرف میزنیم
و رفتن دم در
+واقعا بازم ببخشید درو بست و بلند داد زد کوکککكکککککککککککک میکشمت با بالشت داشت منو میزد که یهو
ویو میرا
من به کوک گفتم میرم دستشویی
و گفت برو عشقم
من رفتم دستشویی و تا اومدم لونا
رفته بود سره جای من کوک هی میگفت ولم کن دختره ی هرزه ومن اومدم و بهش یه سیلی زدم
گفتم یه بار دیگه نزدیکش بشی خودت میدونی باخودت دست کوک رو گرفتم و بردمش بیرون
گفتم برو سوار ماشین شو تا بریم گفت کیلید پرت کردم سمتش گفت چیشده وحشی، گفتم برو به ادرسی که میگم گفت چی میرا گفتم همینی که شنیدی بعدشم
تو برو دیگه نمیخوام ببینمت گفت ولیی گفتم کوک فقط تنهام بزار تا بتونم این صحنه رو فراموش کنم لطفا(با بغض فراوان)
ویو کوک
رسیدیم در اون خونه اونجا یه اپارتمان بود ولی خیلی خونش لاکچری بود گفتم چجوری اینجا زندگی میکنی گفت سلیقه منه مشکلی داری گفتم نه فقط تو تو اون عمارت به این بزگی زندگی میکردی
که یهو صدای در اومد رفت باز کرد وگفت وای سوهو خوش اومدی و بغلش کرد و گونشو بوسید گفتم میرا من میرم تا راحت باشین گفت باشع باشع برو و حرفش رو قطع کرد و گفت سوهو چه خبر از امور مالی شرکت
(علامت سوهو*)
*اره فقط، به خاطر شما بانوی جوان
تا این حرفو گفت روانی شدم و یه مشت گذاشتم روی اون صورتش میرا گفت کوکی ولش کن ولش کن رئیس امور مالی شرکت میره هستش
+ببخشید سوهو
* فداسرت اشکال ندارع فرداتو شرکت باهم حرف میزنیم
و رفتن دم در
+واقعا بازم ببخشید درو بست و بلند داد زد کوکککكکککککککککککک میکشمت با بالشت داشت منو میزد که یهو
۳.۹k
۱۲ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.