چندپارتی تهیونگ
چندپارتی تهیونگ
آخرین دیدار
³
کسی که تا لحظه آخر گفت دوستت دارم...و منِ احمق اهمیت نمیدادم...نامه رو از تو جیب کتم درآوردم...نامه ای که باعث شد بیشتر از خودم متنفر بشم...نامه ای که با وجود غم انگیز بودنش...روز و شبم باهاش سر میشد...آخرین حرفهای ا/ت تو این نامه بودنامه ای که فردای پیام هامون نوشته بودش...یعنی همون روزی که رفتیم پارک...همون روز فا*کی
محتوای نامه♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎
تهیونگ! تاریخ: ۲۰۲۲/۲/۱۳
اگه اینو میخونی...یعنی من بخاطر بیماریم مردم...از این بابت خوشحالم...چون دیگه کسی بهم تهمت نمیزنه...واسم تصمیم نمیگیره...با حرفهاش اذیتم نمیکنه...ولی از یچیز خیلی ناراحتم...تو...از رفتارهات ناراحت نیستم...از تنهایی ت ناراحتم...وقتی من برم...تو خیلیی تنها میشی...البته...این فقط حدس منه...اگه واقعا واسه ت ارزش داشته باشم...ولی تهیونگ...اگه برات...کوچکترین ارزشی دارم...به زندگی ادامه بده...بخاطر من زندگیت و تموم نکن...منم خیلی دلم میخواد بیای اینجا تا باهم باشیم...ولی نمیشه..یعنی...نباید بشه...تهیونگ...من همیشه دوستت دارم و خواهم داشت...اما این اوخر نمیدونم چرا سرد شده بودی...به هرحال...مهم نیست...من عاشقتم♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
دوست دار تو....................کیم ا/ت●●●●●●●●●●●●●●
♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎
با خوندن نامه برای بار چندم تو این یه سال اشکام سرازیر شد...با خودم فکر کردم...برای بار چندم...بعد از رفتن یهوییش...بعد از لحظه این که دیگه نتونستم اون قیافه ی قشنگش و ببینم...اون صدای دلنشینش و بشنوم...
فکر کردم...به اینکه با این وجود که من اذیتش کردم با سرد شدنم...ولی اون بازم دوستم داشت...اون صادقانه تو این نامه گفت که عاشقم بوده...حتی قبل مرگشم گفت...اما من چیکار کردم؟درسته شاید منم این حس هارو داشتم...اون صادق بود و گفت...ولی من ترسیدم...ترسیدم از اینکه تو داشتنش شکست بخورم و هیچی نگفتم...غافل از اینکه با اینکار بیشتر به خودم و خودش آسیب زدم......
پایان
با این چیزایی که نوشتم به خودمم برخورد خیلی بَد جلوه دادمش🙄🥴
$$$$$$$$$$$$$$$
واقعا واسم سواله چرا فیکم تو ۲ روز ۸ تا لایک خورده ولی تکپارتیم تو ۲۰ دقیقه ۴ تا🤔🤔🤔🤔🤔🤔🤔🤔🤔🤔🤔
خدایی اگه تفرقهرو دوست ندارید بگین که بدونم دوست ندارید.
《هرچند من بازم میزارمش》😏😏😏😏
آخرین دیدار
³
کسی که تا لحظه آخر گفت دوستت دارم...و منِ احمق اهمیت نمیدادم...نامه رو از تو جیب کتم درآوردم...نامه ای که باعث شد بیشتر از خودم متنفر بشم...نامه ای که با وجود غم انگیز بودنش...روز و شبم باهاش سر میشد...آخرین حرفهای ا/ت تو این نامه بودنامه ای که فردای پیام هامون نوشته بودش...یعنی همون روزی که رفتیم پارک...همون روز فا*کی
محتوای نامه♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎
تهیونگ! تاریخ: ۲۰۲۲/۲/۱۳
اگه اینو میخونی...یعنی من بخاطر بیماریم مردم...از این بابت خوشحالم...چون دیگه کسی بهم تهمت نمیزنه...واسم تصمیم نمیگیره...با حرفهاش اذیتم نمیکنه...ولی از یچیز خیلی ناراحتم...تو...از رفتارهات ناراحت نیستم...از تنهایی ت ناراحتم...وقتی من برم...تو خیلیی تنها میشی...البته...این فقط حدس منه...اگه واقعا واسه ت ارزش داشته باشم...ولی تهیونگ...اگه برات...کوچکترین ارزشی دارم...به زندگی ادامه بده...بخاطر من زندگیت و تموم نکن...منم خیلی دلم میخواد بیای اینجا تا باهم باشیم...ولی نمیشه..یعنی...نباید بشه...تهیونگ...من همیشه دوستت دارم و خواهم داشت...اما این اوخر نمیدونم چرا سرد شده بودی...به هرحال...مهم نیست...من عاشقتم♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
دوست دار تو....................کیم ا/ت●●●●●●●●●●●●●●
♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎♥︎
با خوندن نامه برای بار چندم تو این یه سال اشکام سرازیر شد...با خودم فکر کردم...برای بار چندم...بعد از رفتن یهوییش...بعد از لحظه این که دیگه نتونستم اون قیافه ی قشنگش و ببینم...اون صدای دلنشینش و بشنوم...
فکر کردم...به اینکه با این وجود که من اذیتش کردم با سرد شدنم...ولی اون بازم دوستم داشت...اون صادقانه تو این نامه گفت که عاشقم بوده...حتی قبل مرگشم گفت...اما من چیکار کردم؟درسته شاید منم این حس هارو داشتم...اون صادق بود و گفت...ولی من ترسیدم...ترسیدم از اینکه تو داشتنش شکست بخورم و هیچی نگفتم...غافل از اینکه با اینکار بیشتر به خودم و خودش آسیب زدم......
پایان
با این چیزایی که نوشتم به خودمم برخورد خیلی بَد جلوه دادمش🙄🥴
$$$$$$$$$$$$$$$
واقعا واسم سواله چرا فیکم تو ۲ روز ۸ تا لایک خورده ولی تکپارتیم تو ۲۰ دقیقه ۴ تا🤔🤔🤔🤔🤔🤔🤔🤔🤔🤔🤔
خدایی اگه تفرقهرو دوست ندارید بگین که بدونم دوست ندارید.
《هرچند من بازم میزارمش》😏😏😏😏
۴.۱k
۱۲ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.