Part 2
Part 2
پرش زمانی به خونه ات و یونگی
ویو کوک
رفتیم خونه ات و یونگی ات ماشین و برد تو پارکینگ و قفل ماشین باز کرد رفتیم تو خونشون یونگی در رو باز کرد
یونگی:به به سلام خوش اومدین کوکی خوبی
تهیونگ و کوک:سلام
کوک:آره ات و دیدم بهترم
رفتیم تو که دیدم همه اعضا هستن منو ات و جیمین و جین همو بغل کردیم
جین:سلام بزمجه های من دلم براتون تنگیده بودددد
جیمین و کوک و ات:ماهمممم
از هم جدا شدیم
ویو ات
ات:ببخشید بچه ها من میرم بالا لباسام و عوض کنم به نظرم ما باتم ها بریم بالا تاپ ها پایین باشن کوک جیمین جین بیاین بریم بالا
جین:لباس عوض کن میایم
ات:نه بیای اتاق لباس ما در داره بیاین
با بچه ها رفتیم بالا
ات:بچه ها شما برید سمت تی وی روم من میام
بچه ها رفتن سمت تی وی رو منم رفتم لباسام و عوض کردم و رفتم پیششون تو تیوی روم چون یه کمد بزرگ داشت خوراکی و ویسگی اینا توش بود رفتم خوراکی آوردم تلوزیون رو روشن کردم و فیلم گذاشتم با بچه نشستیم دیدیم کلی گفتیم و خندیدیم
پرش زمانی به ساعت ۸ شب
ویو ات
بیدار شدم ساعت ۸ شب بود همه ما رو مبل کنار هم خوابیده بودیم
ات:بچه ها بیدار شین
بچه ها بیدار شدم
کوک:ساعت چنده؟
ات:ساعت ۸ شبه
بچه ها:واتتتتت؟
ات:فک کنم ۶ تا الان خوابیم پاشین بریم پایین
بچه ها بیدار شدن رفتیم پایین و......ادامه دارد
بچه ها این چون فصل دوم بود ۲ پارت گذاشتم و ببخشید بابت کم بودنش
شرط
کامنت ۳۰ تا ۴۰
لایک ۲۰ تا ۳۰
بابایییی
پرش زمانی به خونه ات و یونگی
ویو کوک
رفتیم خونه ات و یونگی ات ماشین و برد تو پارکینگ و قفل ماشین باز کرد رفتیم تو خونشون یونگی در رو باز کرد
یونگی:به به سلام خوش اومدین کوکی خوبی
تهیونگ و کوک:سلام
کوک:آره ات و دیدم بهترم
رفتیم تو که دیدم همه اعضا هستن منو ات و جیمین و جین همو بغل کردیم
جین:سلام بزمجه های من دلم براتون تنگیده بودددد
جیمین و کوک و ات:ماهمممم
از هم جدا شدیم
ویو ات
ات:ببخشید بچه ها من میرم بالا لباسام و عوض کنم به نظرم ما باتم ها بریم بالا تاپ ها پایین باشن کوک جیمین جین بیاین بریم بالا
جین:لباس عوض کن میایم
ات:نه بیای اتاق لباس ما در داره بیاین
با بچه ها رفتیم بالا
ات:بچه ها شما برید سمت تی وی روم من میام
بچه ها رفتن سمت تی وی رو منم رفتم لباسام و عوض کردم و رفتم پیششون تو تیوی روم چون یه کمد بزرگ داشت خوراکی و ویسگی اینا توش بود رفتم خوراکی آوردم تلوزیون رو روشن کردم و فیلم گذاشتم با بچه نشستیم دیدیم کلی گفتیم و خندیدیم
پرش زمانی به ساعت ۸ شب
ویو ات
بیدار شدم ساعت ۸ شب بود همه ما رو مبل کنار هم خوابیده بودیم
ات:بچه ها بیدار شین
بچه ها بیدار شدم
کوک:ساعت چنده؟
ات:ساعت ۸ شبه
بچه ها:واتتتتت؟
ات:فک کنم ۶ تا الان خوابیم پاشین بریم پایین
بچه ها بیدار شدن رفتیم پایین و......ادامه دارد
بچه ها این چون فصل دوم بود ۲ پارت گذاشتم و ببخشید بابت کم بودنش
شرط
کامنت ۳۰ تا ۴۰
لایک ۲۰ تا ۳۰
بابایییی
۳۱.۱k
۰۳ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.