رمان دنیای من
رمان دنیای من
پارت ۵۳
دیانا، دیدم ارسلان روم و لبش روی لبمه یکم خودمو آزاد کردم و صداش زدم ارسلان
ارسلان جونم
ارسلان، جون ارسلان
دیانا، میشه ولم کنی
ارسلان، چلا
دیانا، میخوام برم آب بخورم
ارسلان، باشه
دیانا، رفتم پایین صبحانه رو آماده کردم
ارسلان، رفتم پایین صبحانه بخورم نشستم
کنار دیانا شروع کردیم به خوردن
دیانا، خوب الان چیکار کنیم
ارسلان، پاشو بریم بیرون
پارت ۵۳
دیانا، دیدم ارسلان روم و لبش روی لبمه یکم خودمو آزاد کردم و صداش زدم ارسلان
ارسلان جونم
ارسلان، جون ارسلان
دیانا، میشه ولم کنی
ارسلان، چلا
دیانا، میخوام برم آب بخورم
ارسلان، باشه
دیانا، رفتم پایین صبحانه رو آماده کردم
ارسلان، رفتم پایین صبحانه بخورم نشستم
کنار دیانا شروع کردیم به خوردن
دیانا، خوب الان چیکار کنیم
ارسلان، پاشو بریم بیرون
۹.۵k
۱۲ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.