وقتی میره سربازی ولی تو نمی دونی.....
وقتی میره سربازی ولی تو نمی دونی.....
When she goes, she is a soldier, but you don't know......
part {2}
ویو جیهوپ:
بچه ها منو به اتاقی آوردن
جیهوپ: چی شده؟
جین: جیهوپ وقت سربازیمون شده
جونگ کوک: ما نخواستیم پیش آت بکیم دفعه ی قبل رو که یادته
پرش زمانی به گذشته
جیهوپ: آت من قراره برای کاری به آمریکا برم می تونی مواظب خودت باشی دیگه
آت: پسر شوخی می کنی؟ من نمی تونم مواظب خودم باشم باید با تو بیام یا کلا نباید بری
جیهوپ: ولی ....
آت: ساکت ساکت همینی که گفتم
برگشت#
جیهوپ: آره یادمه
تهیونگ: اینجور که آت رو میشناسم اگه بهش بگیم باهات میاد سربازی
جیهوپ« پس باید چیکار کنیم؟
شوگا: من یه فکری دارم
ویو ات:
خسته شدم
چرا نمیان آخه
دیگه صبرم تموم شد
می خواستم برم که بچه ها به طرفم اومدن
جیمین: خب خواهر من باهات حرف داریم
آت: چه حرفی؟
نامجون: جیهوپ قراره تنهایی بره آمریکا و حتما باید تنها بره
آت: دقیقا چرا باید تنهایی بره؟
نامجون: خب امم....
جیهوپ: چون اگه تنهایی نرم از گروه حذفم میکنن
آت: چی غلط میکنن تو خیلی زحمت کشیدی برای این گروه
جیمین: دقیقا پسسس
ات: حله می تونی بری ولی مواظب خودت باش
جیهوپ: مرسی کیوتم
آت: (:
پرش زمانی#
امروز قرار بود جیهوپ بره توی سالن بودیم پسر ها هم برای بدرقه کردن اومده بودن
جیهوپ: من رفتم خدافظ
همه براش دست تکون دادیم و اون رفت
ویو جیهوپ:
توی گوشه ای قایم شدم
بچه ها اومدن
جیهوپ: آت رفت؟
اعضا: اره حالا می تونی بیای
با هم رفتیم و کارای سربازیمو انجام دادم و سوار ماشین شدم و رفتم
ویو ات:
من باید مدیر برنامه جیهوپ پیدا کنم چطور جرعت کرده جیهوپ رو تهدید کنه!
به سمت شرکت رفتم 🌬
When she goes, she is a soldier, but you don't know......
part {2}
ویو جیهوپ:
بچه ها منو به اتاقی آوردن
جیهوپ: چی شده؟
جین: جیهوپ وقت سربازیمون شده
جونگ کوک: ما نخواستیم پیش آت بکیم دفعه ی قبل رو که یادته
پرش زمانی به گذشته
جیهوپ: آت من قراره برای کاری به آمریکا برم می تونی مواظب خودت باشی دیگه
آت: پسر شوخی می کنی؟ من نمی تونم مواظب خودم باشم باید با تو بیام یا کلا نباید بری
جیهوپ: ولی ....
آت: ساکت ساکت همینی که گفتم
برگشت#
جیهوپ: آره یادمه
تهیونگ: اینجور که آت رو میشناسم اگه بهش بگیم باهات میاد سربازی
جیهوپ« پس باید چیکار کنیم؟
شوگا: من یه فکری دارم
ویو ات:
خسته شدم
چرا نمیان آخه
دیگه صبرم تموم شد
می خواستم برم که بچه ها به طرفم اومدن
جیمین: خب خواهر من باهات حرف داریم
آت: چه حرفی؟
نامجون: جیهوپ قراره تنهایی بره آمریکا و حتما باید تنها بره
آت: دقیقا چرا باید تنهایی بره؟
نامجون: خب امم....
جیهوپ: چون اگه تنهایی نرم از گروه حذفم میکنن
آت: چی غلط میکنن تو خیلی زحمت کشیدی برای این گروه
جیمین: دقیقا پسسس
ات: حله می تونی بری ولی مواظب خودت باش
جیهوپ: مرسی کیوتم
آت: (:
پرش زمانی#
امروز قرار بود جیهوپ بره توی سالن بودیم پسر ها هم برای بدرقه کردن اومده بودن
جیهوپ: من رفتم خدافظ
همه براش دست تکون دادیم و اون رفت
ویو جیهوپ:
توی گوشه ای قایم شدم
بچه ها اومدن
جیهوپ: آت رفت؟
اعضا: اره حالا می تونی بیای
با هم رفتیم و کارای سربازیمو انجام دادم و سوار ماشین شدم و رفتم
ویو ات:
من باید مدیر برنامه جیهوپ پیدا کنم چطور جرعت کرده جیهوپ رو تهدید کنه!
به سمت شرکت رفتم 🌬
۸.۹k
۳۱ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.