پارت۱۱
پارت۱۱
ویو اما
صبح با درد شدید از خواب بلند شدم نمیتونستم راه برم تا بلند شدم افتادم که شوگا از خواب بیدار شد
ویو شوگا
خواب بودم که یدفعه صدایی شنیدم دیدم اما وقتی خواست از تخت بلند بشه افتاد و گریه میکنه با نگرانی رفتم سمتش
شوگا:حالت خوبه
اما:نهههه اخه چجوری انجامش دادی(گریه)
شوگا:اممم ببخشید نباید برای بار اول تند انجامش میدادم(خنده)
اما:نخند نمیبینی از درد نمیتونم راه برم
شوگا:خوبه حالا کوچولوی من بیا خودم بغلت میکنم میریم سر میز
اما:خیلی خوب ولی چیزی به اعضا نمیگی(اشکاشو پاک کرد)
شوگا:باشه خانم کوچولو
شوگا اما رو بغل کرد و بعد از شونه کردن موهاش بردتش پایین
تهیونگ:اوه بچه ها نگاه کنید شوگارو
جونگکوک:برای چی آمارو بغل کرده نکنه
جیمین:وا نه از اون خبرا نیست
جیهوپ:خب به ماچه اصلا بشینین صبحونه اتون و بخورین
نامجون:والا بخدا به ماچه
اما:سلام صبح بخیر(خستگی و بی حالی)
تهیونگ:صبح توهم بخیر چیزی شده
جونگکوک:چرا رنگت پریده دختر
جیمین:مطمئنی حالت خوبه
جیهوپ:دارم نگران میشم
جین:اما چرا اینطوری شدی
اما:نه بابا حالم خوبه
شوگا:اره بابا حالش خوبه فقط دیشب....
اما:هیچی هیچی حالم کامل خوبه(دم دهن شوگا رو گرفته)
نامجون:خب باشه بشینیم بخوریم و بعدشم بریم نقشه ام مون و توضیح بدم
همه باهم:اوکی
شوگا:کیم و پیدا کردیم ولی باید خیلی مراقب باشیم
اما:درسته ولی باند گا هنوز یه چیزایی کم داره
شوگا:درسته ما باید تک تیرانداز و هکر و دلال اسلحه داشته باشیم
اما:من آدم درستش و سراغ دارم
جونگکوک:خوبه مهمان ها هم رسیدن
اما:میتسو سوک کیونگ خوش اومدین
میتسو:سلامم
سوک کیونگ:کی بریم سر وقت ادما(پوزخند)
میتسو شد هکر گروه سوک کیونگ هم شد دلال اسلحه و اما هم شد تک تیرانداز و معاون
شوگا:خب بچه ها فردا قراره روز پر کاری داشته باشیم
اما:صبر کن برادر من لوکا هم یه گروه مافیایی رو داره اداره میکنه که خیلی بزرگه اونم قراره به ما بپیونده
شوگا:عالیه خب پس آماده باشین
همه باهم:حله
اما:اخخخخ اییییی
شوگا:چیشده حالت خوبه
اما:اییی نه میخوام برم تو اتاق
شوگا:باشه
شوگا امارو بغل میکنه و میبره تو اتاق تا استراحت کنه و بر میگرده پیش پسرا
نامجون:خدایی دیشب با اون بچه چیکار کردی
شوگا:اولن بچه نیست و بزرگ شده دومن گفت بدم نمیاد ماله تو باشم
تهیونگ:اوف اوف
جونگکوک:پس الان دیگه کامل ماله توعه اره
شوگا:از همون اول هم واسه من بود
جیمین:دوستاش کجا رفتن؟
جیهوپ :رفتن بالا پیش اما
جیمین:اها
ویو اما
صبح با درد شدید از خواب بلند شدم نمیتونستم راه برم تا بلند شدم افتادم که شوگا از خواب بیدار شد
ویو شوگا
خواب بودم که یدفعه صدایی شنیدم دیدم اما وقتی خواست از تخت بلند بشه افتاد و گریه میکنه با نگرانی رفتم سمتش
شوگا:حالت خوبه
اما:نهههه اخه چجوری انجامش دادی(گریه)
شوگا:اممم ببخشید نباید برای بار اول تند انجامش میدادم(خنده)
اما:نخند نمیبینی از درد نمیتونم راه برم
شوگا:خوبه حالا کوچولوی من بیا خودم بغلت میکنم میریم سر میز
اما:خیلی خوب ولی چیزی به اعضا نمیگی(اشکاشو پاک کرد)
شوگا:باشه خانم کوچولو
شوگا اما رو بغل کرد و بعد از شونه کردن موهاش بردتش پایین
تهیونگ:اوه بچه ها نگاه کنید شوگارو
جونگکوک:برای چی آمارو بغل کرده نکنه
جیمین:وا نه از اون خبرا نیست
جیهوپ:خب به ماچه اصلا بشینین صبحونه اتون و بخورین
نامجون:والا بخدا به ماچه
اما:سلام صبح بخیر(خستگی و بی حالی)
تهیونگ:صبح توهم بخیر چیزی شده
جونگکوک:چرا رنگت پریده دختر
جیمین:مطمئنی حالت خوبه
جیهوپ:دارم نگران میشم
جین:اما چرا اینطوری شدی
اما:نه بابا حالم خوبه
شوگا:اره بابا حالش خوبه فقط دیشب....
اما:هیچی هیچی حالم کامل خوبه(دم دهن شوگا رو گرفته)
نامجون:خب باشه بشینیم بخوریم و بعدشم بریم نقشه ام مون و توضیح بدم
همه باهم:اوکی
شوگا:کیم و پیدا کردیم ولی باید خیلی مراقب باشیم
اما:درسته ولی باند گا هنوز یه چیزایی کم داره
شوگا:درسته ما باید تک تیرانداز و هکر و دلال اسلحه داشته باشیم
اما:من آدم درستش و سراغ دارم
جونگکوک:خوبه مهمان ها هم رسیدن
اما:میتسو سوک کیونگ خوش اومدین
میتسو:سلامم
سوک کیونگ:کی بریم سر وقت ادما(پوزخند)
میتسو شد هکر گروه سوک کیونگ هم شد دلال اسلحه و اما هم شد تک تیرانداز و معاون
شوگا:خب بچه ها فردا قراره روز پر کاری داشته باشیم
اما:صبر کن برادر من لوکا هم یه گروه مافیایی رو داره اداره میکنه که خیلی بزرگه اونم قراره به ما بپیونده
شوگا:عالیه خب پس آماده باشین
همه باهم:حله
اما:اخخخخ اییییی
شوگا:چیشده حالت خوبه
اما:اییی نه میخوام برم تو اتاق
شوگا:باشه
شوگا امارو بغل میکنه و میبره تو اتاق تا استراحت کنه و بر میگرده پیش پسرا
نامجون:خدایی دیشب با اون بچه چیکار کردی
شوگا:اولن بچه نیست و بزرگ شده دومن گفت بدم نمیاد ماله تو باشم
تهیونگ:اوف اوف
جونگکوک:پس الان دیگه کامل ماله توعه اره
شوگا:از همون اول هم واسه من بود
جیمین:دوستاش کجا رفتن؟
جیهوپ :رفتن بالا پیش اما
جیمین:اها
۲.۶k
۲۵ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.