پارت۱۲
پارت۱۲
میتسو:اما حالت خوبه
سوک کیونگ:ولی من بعید میدونم حالت خوب باشه
اما:اوف نه اصلا خوب نیستم دیشب بدجوری به فا*ک رفتم بدست شوگا
سوک کیونگ:اخی الهی اشکالی نداره خوب میشی
میتسو:چه بد انجام داده که هنوز درد داری
اما:اره والا دیوونه شدم از درد
*پرش زمانی به فردا شب*
شوگا:خب اما حالت الان خوبه
اما:درد که کم شده ولی الان خوبم
شوگا:خیلیم خوب
خب میریم سراغ نقشه(نکته لوکا هم هست)
لوکا اول تو میری تا باهاشون معامله کنی بعدش من شروع میکنم ضربه زدن به باند اونا
لوکا:اره من میرم و حدود چند نوع اسلحه ازشون کلاهبرداری میکنم اونا کسی رو نیاز دارن که باهاشون بتونه دست دوستی بده من اینکار رو میکنم برای گول زدنشون
نامجون:از اون ور هم من تعداد زیادی از افرادشون و میکشم و بیشتر افرادشون با جاسوس طرف خودمون اوردیم
جین:اینطور که معلومه کیم رفتار درستی با افرادش نداره
جیمین:برای همینم هست که جاسوس مون تونسته حدود ۱۰۰هزار از نیرو هاشون و طرف ما بیاره
میتسو:منم تمام دستگاه ها رو هک میکنم تا الان بیشتر دوربین هاشون و از کار انداختم
سوک کیونگ:نگران نباشید اسلحه هارو بسپرید به من
اما: نگران تیراندازی هم نباشین که من هستم
شوگا :عالیه الان همه چی جور شده برید بخوابید تا فردا نقشه امون و عملی کنیم
همه:باشه
*پرش زمانی به فردا*
...............
میتسو:اما حالت خوبه
سوک کیونگ:ولی من بعید میدونم حالت خوب باشه
اما:اوف نه اصلا خوب نیستم دیشب بدجوری به فا*ک رفتم بدست شوگا
سوک کیونگ:اخی الهی اشکالی نداره خوب میشی
میتسو:چه بد انجام داده که هنوز درد داری
اما:اره والا دیوونه شدم از درد
*پرش زمانی به فردا شب*
شوگا:خب اما حالت الان خوبه
اما:درد که کم شده ولی الان خوبم
شوگا:خیلیم خوب
خب میریم سراغ نقشه(نکته لوکا هم هست)
لوکا اول تو میری تا باهاشون معامله کنی بعدش من شروع میکنم ضربه زدن به باند اونا
لوکا:اره من میرم و حدود چند نوع اسلحه ازشون کلاهبرداری میکنم اونا کسی رو نیاز دارن که باهاشون بتونه دست دوستی بده من اینکار رو میکنم برای گول زدنشون
نامجون:از اون ور هم من تعداد زیادی از افرادشون و میکشم و بیشتر افرادشون با جاسوس طرف خودمون اوردیم
جین:اینطور که معلومه کیم رفتار درستی با افرادش نداره
جیمین:برای همینم هست که جاسوس مون تونسته حدود ۱۰۰هزار از نیرو هاشون و طرف ما بیاره
میتسو:منم تمام دستگاه ها رو هک میکنم تا الان بیشتر دوربین هاشون و از کار انداختم
سوک کیونگ:نگران نباشید اسلحه هارو بسپرید به من
اما: نگران تیراندازی هم نباشین که من هستم
شوگا :عالیه الان همه چی جور شده برید بخوابید تا فردا نقشه امون و عملی کنیم
همه:باشه
*پرش زمانی به فردا*
...............
۱.۶k
۲۵ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.