رمان دورترین نزدیک کاور شخصیت ماهور

#پارت_۲۲۰

روشنک: پسرا شما مارو بغل میکنید همین وسط اب انگار ک ی جسمی بهتون وصل باشه باید از این طرف استخر تا اونور برید برگردبد مسابقه میدیم هرکی باخت دیگ بازنده اصلی اونه اصا!
شیدا: دارم براتون اصا،پسرا موافقید؟
شاهین: منکه پایم و میبررم
شروع کردیم
اخرشم رادوین با تقلب برد
+ رادوین من میدونمو تو اصا شمیم داشت قشنگ خودش شنا میکرد!
رادوین: نخیر بردم تامام!
همتون ی مشت بازنده اید!
از اب اومدیم بیرون ک شروین رسید
شروین: شماها از جنگ برگشتین!؟
رادوین: جات خالی حال داد!
شروین با خنده سرتکون داد : ترانه کو؟
شمیم: اصلا نیومد گفت حوصله ندارم!
باشه ای گفت و رفت تو خونه...

ترانه
با حس کردن اینکه کسی دستش رو موهامه چشامو باز کردمو با شروین روبرو شدم
پوکر چشامو بستم
شروین: عشقم! ترانه عزیزم نکن اینکارو خب!
_چیکار کردم من؟!
شروین: این فاصله گرفتنت این دوری کردنت از من!
ترانه داری دیوونم میکنی!
چشامو باز کردم توپیدم بهش
_عزیزم اون تلفن اونم شماره دلارا اونم اتاق خوابت!
عصبی نگام کرد ک ادامه دادم
_میتونی بری به...
با بوسیدنم نذاشت ادامه بدم
رفت عقب: درستش میکنم!
_اره برو زنگ بزن بهش
دستمو گرفت
_من کجا بیام
شروین: بیا میفهمی
رفتیم پایین بچه ها خیس اب بودن بالبخند نگاشون میکردم دیوونه هارو
شروین: شیدا زنگ بزن دلارا بیاد!
بقیه رفتن لباسارو عوض کنن
نشستم رو مبل نیم ساعت بعد سروکله ی دلارا پیدا شد بچه هاعم اومده بودن
اومد سمتمون
دلارا: اتفاقی افتاده؟!
شروین بلند شد روبروش وایساد
شروین: ببین دلارا هرچی بین ما بود تموم شد!هرچی ازم میخوای هرکاری میخوای انجام بدی هرچقدر نیاز ب حمایتی از طرف من داری هستم ولی رابطه مون تموم شد من دیگه نامزد دارم و در حقش بی انصافیه و حقم داره هرچی بگه!
همه مون متعجب نگاش میکردیم
دلارا با ناراحتی نگاش میکرد: پول؟ حمایت؟!همه دردم اینه؟! فقط همینارو میخام؟ من بخاطر اینا کنارت بودم؟ الان جایگاهی ک ب این دختر تو زندگیت دادی بنظرت حق من نیست؟ در حق من بی انصافی نیست؟
چیه ترانه خانوم ی روز اخم کنه ت طاقتشو نداری اونوقت من دورت نبودمم برات مهم نبود اره؟
شروین داد زد : اره دقیقا همینجوریه! انقد دوسش دارم ک طاقت اینارو ندارم میفمی؟ اره مهم نبودی چون عاشقت نبودم نیستم !
بخاطر هرچیزیم باهام بودی برام مهم نیست تموم شد
دلارا با تاسف بهش سیلی زد شروین رفت طرفش ک جلوش وایسادم
_نه شروین!
عصبی دندوناشو روهم فشار داوو دستشو مشت کرد
دلارا: متاسفم برات خیلی عوضی هستی شروین! بذار چن وقت بگذره اینم دلتو میزنه! اینم یادت میره اینم تکراری میشه
شروین: گمشو بیرون دلارا ترانه رو با خودت مقایسه نکن یبار دوست دارم شنیدی ازم ک داری میگی دلمو میزنه؟!...

#دورترین_نزدیک


#لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره #پست_جدید #خاص #شیک #عشق #عاشقانه #زیبا #جذاب #دخترونه
دیدگاه ها (۲۸)

رمان دورترین نزدیک

رمان دورترین نزدیک

رمان دورترین نزدیک کاور شخصیت ترانه

رمان دورترین نزدیک

اولین مافیایی که منو بازی داد. پارت۱0

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط