پارت[49]

پارت[49]
دخترش:اوهوم
تهیونگ:شما همو میشناسین؟
کوک:دختر خاله ی سومینه
تهیونگ:وایی چه جالب ینی فامیل میشیم
کوک:اوم "به دختره تهینگو با پسرش نگا میکنه"هوم .....آ...آره
سومین:آممم خب بچها خبر خوبو بدم بهتون؟
پسرش و دخترش:اره اره
سومین:قراره که یه نینی به جعممون اضافه بشه
دخترش:واییی جدییی آپاا سومین و کوک مامان بابا میشن
پسرش:وایی بچه دختره یا پسره؟ اگر دختره من باهاش ازدواج میکنم
کوک:یاا فک کردی دخترمو میدم به تو پیرمرد (میخنده)
تهیونگ:(میخنده داره پاره میشه)
سومین:یا کوک اتفاقا اگر دختر شد باید با پسر تهیونگ ازدواج کنه
پسرش:(به کوک زبون درازی میکنه)
دخترش:حالا دختره یا پسر
سومین:دختره
پسرش:وایی جدی؟
سومین:بعله جدی
کوک:هعی خب نمیخواین کادوهاتونو باز کنین؟
دختر تهیونگو پسرش:عا چراا
بعد میرن باز میکنن کلی کادوهایه خوشگل و بزرگ خریده بودن براشون
دخترش:وایی کوکیی ممنونم ازت بهترین عمویه دنیایی بعد میپره بغلش بعد میگه سومینا از توهم خیلی ممنون و از نینی تونم ممنونم چون اونم خریده دیگه
کوک و سومین:میخندن و میگن:خواهش میکنیم
پسرش:یا کوک با اینکه عمومی ولی داشمی خیلی زحنت کشیدی
کوک:یا این حرفا چیه من پدر زنتم نا سلامتی مرد
پسرش:عِ جدی(ذوق و خنده یه دندونی)
کوک:نع(ذوق و خنده یه دندونی)
پسرش:یهو قیافشو پوکر میکنه
بعد همه میخندن ......
خلاصه کلی خوشو بش میکنن بعدش کوک و سومین میرن خلاصه ارع ......



ادامع دارد....