کاش به دنیا نمیومدم

پارت27






فلش بک ب زمانی که ماجرای کویین بود

ویو کویین

خیلی ذهنم شلوغ بود یعنی چی که من یه برادر دیگه دارم اصن نمیتونم مادرمو درک کنم چرا همش میزاییده اصن چرا باید با چند تا مرد رابطه داشته باشه تو همین فکرا بودم که با جمله عمو هونگ دیگه مرگو به زندگی ترجیح دادم
عمو هونگ: ولی کویین میدونی خب چجوری بگم در واقع این برادری که داری برادر دوقلوته(فیلم هندی شد😐😐😐😐😂😂😂)
2واااااااااااااات شتتتتتتتتتتت یعنی چی آخهههههههه یعنی یکی دیگه عین منه نهههههههههه
عمو هونگ: نه نه نه نه این فرق داره شما دوقلوی نا همسانید یعنی شبیه هم نیستید
۲دیگه بد تررررررر عمو تمومش کن بگو که داری باهام شوخی میکنی
عمو هونگ : متاسفم ولی این حقیقت
۲اه نهههههههه حالا اون حروم زاده کدوم خریه
عمو می خواست جواب بده که تلفنش زنگ خورد و گفت برو بعدا حرف میزنیم
انگار داشتن پشت سر هم آب سرد و گرم میریختن رو سرم از اتاقش اومدم بیرون به ساعت نگاه کردم پنجو نیم بود سریع رفتم خونه و یه دوش گرفتم و بعدش حاضر شدم و رفتم سوار ماشین شدم و زنگ زدم به سئوک
۲الو سلام
۳سلام
۲ببین عجله دارم آدرس لوکیشن کافیشاپو سریع برام بفرست
۳اوکی
۲فعلا
۳فعلا
آدرسو برام فرستاد ساعت شیش و نیم بود یه ربع طول کشید تا برسم به اونجا رسیدم و روی یکی از میزا نشستم و یه میلک شیک نوتلا سفارش دادم سرم تو گوشیم بود که همزمان با اومدن تهیونگ سفارشمم اومد به گارسون گفتم یکی هم برا تهیونگ بیاره که تهیونگ گفت نمی خورم
+خب . چیکارم داشتی
گوشی رو خاموش کردم و گذاشتم رو میز به صندلی تکیه دادم و دست به سینه نشستم
2رابطت با الینا چیه
+هن؟ الان به خاطر همین منو کشوندی اینجا
2نه فقط می خوام بدونم یه پسری که نمیشناسمش با خواهرم چیکار داره
وادفااااااااک نباید اینو می گفتم
تهیونگ به صندلی تیکه داد و مغرورانه و با پوزخند گفت
+اوووووو پس خواهرته
بعدش گارسون و صدا زد و یه شیر موز سفارش داد (الان کوکی از آسمون میپره تهیونگو میزنه🤣🤣🤣🤣🤣)






ادامه دارد.....