رفتیم

رفتیم
نشسته بودیم تا هفت پادشاه تشریف فرما بشن

1
2
3
سه ساعت بعد
+یعنی کاری میکنین ازتون سرف نظر کنما
کوک: نه نکنیا ما خیلی تنها میشیم
+هاهاها خندیدیم (눈_눈)

جیمین: عههه سوجین جان
یونگی: سوجین کدوم خریه
+همچنین
جیمین: ها ها ها ایشون همون اوشونیه که منو درک میکرد
عوا بیا دست بدیم
(سوجین و جیمین درحال بغل کردن همدیگه کوک درحال فشار خوردن)
+چیه مستر جئون حسودی کردی
کوک: اهم اهم نخیرم ب من چه اصن
نامی: خب دخترا خودتون رو معرفی کنید
+سلام من کیم سوجین هستم
_سلام من پارک جینهو هستم
*سلام من جانگ پادا هستم
هوپی: پادا من آم من جیهوپ هستم خوشبختم
*دا میدونم جدو آبادتو میدونم
هوپی: خب میای بریم... آم.. بیرون
*من؟ آمم باشه
*بای بای سوجین
+بااای
_خب من میخوام شمارو دعوت کنم بیرون
+اونوقت با پول من
کوک: نه با پول من
+خوشحال میشم ولی نیازی ندارم خودم پول دارم
کوک: خب بابا توهم
_بریممم؟
همه باهم: بریممم
دیدگاه ها (۱)

Part(4)

یهو دیدم مثه خرگوشا گرفته خوابیده رفتم خودمو رو تخت کنارش پر...

صبح سوجین ویو اهههه قرار بود بریم فن ساینیهههه ولی وقتی برگش...

part (2)

Name: Lost heart Part:④☆مهم نیست "قرمز شده و نگاهشو میدزده" ...

کاش براتون مهم بودم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط