و شهریار در پاسخ سایه این غزل را سرود:
و شهریار در پاسخ سایه این غزل را سرود:
گر از این چاه طبیعت که جهان من و تست
بدر آییم جهان جمله از آن من و تست
آسمان پهنه ی خوانی که به پای تو و من
مهر و مه قرصه ی نانی که بخوان من و تست
از ازل خلعت تشریف بدوش تو و من
تا ابد آید تکریم بشان من و تست
کلک فرمان فلک نامه نویس تو و من
پیک شاهین قضا نامه رسان من و تست
کهکشان دیو براند به شهاب ثاقب
تا کجا بین قرق تیر و کمان من و تست
آسیای فلکی روز و شبش نوبت ماست
که تنور مه و مهر از پی نان من و تست
نیست جز سرو و گل و لاله در این باغ و چمن
گر بهار تو و من یا که خزان من و تست
این چه نام ازلی وین چه نشان ابدی
کز ازل تا به ابد نام و نشان من و تست
عقل نامحرم عشق است ، نیازی به میان
با وی از عهد ازل آنچه میان من و تست
دلبرا جان تو و من که به عهدی همه کج
قسمی راست اگر هست به جان من و تست
آسمان نیست قران مه و مهرش در یاد
این همه دور قیامت که قران من و تست
تو که شرح ورق گل همه خواندی دانی
که فغان دل بلبل به زبان من و تست
چشمه ی آب حیاتی که به دستان گویند
گوهر شعر تر و طبع روان من و تست
گر زمان فاصله ی حافظ و سعدی است چه باک
حالی آن فاصله خیزد که زمان من و تست
شهریارا چه کنی سحر بیان باز عیان
که عیان است و چه حاجت به بیان من و تست
گر از این چاه طبیعت که جهان من و تست
بدر آییم جهان جمله از آن من و تست
آسمان پهنه ی خوانی که به پای تو و من
مهر و مه قرصه ی نانی که بخوان من و تست
از ازل خلعت تشریف بدوش تو و من
تا ابد آید تکریم بشان من و تست
کلک فرمان فلک نامه نویس تو و من
پیک شاهین قضا نامه رسان من و تست
کهکشان دیو براند به شهاب ثاقب
تا کجا بین قرق تیر و کمان من و تست
آسیای فلکی روز و شبش نوبت ماست
که تنور مه و مهر از پی نان من و تست
نیست جز سرو و گل و لاله در این باغ و چمن
گر بهار تو و من یا که خزان من و تست
این چه نام ازلی وین چه نشان ابدی
کز ازل تا به ابد نام و نشان من و تست
عقل نامحرم عشق است ، نیازی به میان
با وی از عهد ازل آنچه میان من و تست
دلبرا جان تو و من که به عهدی همه کج
قسمی راست اگر هست به جان من و تست
آسمان نیست قران مه و مهرش در یاد
این همه دور قیامت که قران من و تست
تو که شرح ورق گل همه خواندی دانی
که فغان دل بلبل به زبان من و تست
چشمه ی آب حیاتی که به دستان گویند
گوهر شعر تر و طبع روان من و تست
گر زمان فاصله ی حافظ و سعدی است چه باک
حالی آن فاصله خیزد که زمان من و تست
شهریارا چه کنی سحر بیان باز عیان
که عیان است و چه حاجت به بیان من و تست
۱.۱k
۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.