به سیر باغ رفتم باختم من

به سیر باغ رفتم باختم من
نظر بر نو گلی انداختم من

الهی دیده ی فایز شود کور
که دلبر آمد و نشناختم من


*****

به بالا بنگری مهتاب بینی
گل خوشبو کنار آب بینی

برو فایز سزای تو همین بود
پری مثل مرا در خواب بینی

*****


دل از من چشم شهلا دلبر از تو
لب خشکیده از من کوثر از تو

بنه بر جان فایز منت از لطف
سر از من سینه از من خنجر از تو

*****

اگر ماهی به زیر ابر تا کی؟
مسلمانی به دین گبر تا کی؟

اگر دانی که فایز کشتنی هست!!
بکش ای بی مروت صبر تا کی؟
دیدگاه ها (۳)

چوب تنبیه خدا نامرئیست! نه کسی میفهمد، نه صدایی دارد !یک شبی...

لکنت شعر و پریشانی و جنجال دلمچه بگویم که کمی خوب شود حال دل...

و شهریار در پاسخ سایه این غزل را سرود: گر از این چاه طبیعت ک...

ه.ا.سایه یکی از معروفترین غزل هایش را در سال ۱۳۲۸ به "شهریار...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط