یک شاهدخت و چهار خواننده
یک شاهدخت و چهار خواننده
📌 پارت دوم 📌
بعد از اون ماجرا من افسرده شدم و با پدر بزرگم بر گشتیم کره بهم اجازه نمی داد از خونه برم بیرون
حتی برای خرید ، فروشگاه رو می آورد خونه
و با کسی از بیرون در ارتباط باشم بجز مین مین
اونم جون هم دوست بود از بچگی و پدرش بابام دوست صمیمی بودن
هیچ کس از این ماجرا خبر نداشت فقط اون میدونست
از این زندگی خسته شده بودم منی که هر جا میخواستم برم میرفتم الان تو خونه دور از همه چیز (حتی حق اینکه توی اینترنت باشم رو نداشتم) زندانی شده بودم
تا اینکه تصمیم گرفتم از خونه فرار کنم پس با مین نقشه کشیدیم
اون لباسهای من رو پوشد و ماسک و عینک زد و از اتاق بیرون رفت
منم از فرصت استفاده کردم و از پنجره فرار کردم
مین برام یه بلیط هواپیما به ژاپن رو گرفته بود کمی پول نقد برداشتم چون اگه پدر بزرگم میفهمید حسابم رو مسدود میکرد و یه کوله پشتی برداشتم
از دره غربی که ازش استفاده نمیکردیم و دوربین هم نداشت فرار کردم .
لایک و کامنت یادتون نره 😘😘😘
📌 پارت دوم 📌
بعد از اون ماجرا من افسرده شدم و با پدر بزرگم بر گشتیم کره بهم اجازه نمی داد از خونه برم بیرون
حتی برای خرید ، فروشگاه رو می آورد خونه
و با کسی از بیرون در ارتباط باشم بجز مین مین
اونم جون هم دوست بود از بچگی و پدرش بابام دوست صمیمی بودن
هیچ کس از این ماجرا خبر نداشت فقط اون میدونست
از این زندگی خسته شده بودم منی که هر جا میخواستم برم میرفتم الان تو خونه دور از همه چیز (حتی حق اینکه توی اینترنت باشم رو نداشتم) زندانی شده بودم
تا اینکه تصمیم گرفتم از خونه فرار کنم پس با مین نقشه کشیدیم
اون لباسهای من رو پوشد و ماسک و عینک زد و از اتاق بیرون رفت
منم از فرصت استفاده کردم و از پنجره فرار کردم
مین برام یه بلیط هواپیما به ژاپن رو گرفته بود کمی پول نقد برداشتم چون اگه پدر بزرگم میفهمید حسابم رو مسدود میکرد و یه کوله پشتی برداشتم
از دره غربی که ازش استفاده نمیکردیم و دوربین هم نداشت فرار کردم .
لایک و کامنت یادتون نره 😘😘😘
۷.۰k
۱۶ مهر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.