"دوپارتی"
"دوپارتی"
وقتی سالگرد ازدواجتون بود و....🍬☄️پارت اخر:////
با صدای گریه یونگی ترسیده تو حال دویدم... رو مبل نشسته بود و در حالی که بالشتش رو بغل کرده بود یواش یواش گریه می کردم... با دیدن من اشکاش شدت گرفت و سرش رو تو بالشت فرو کرد... خنده ای به کیوتیش زدم و رفتم تو بغلش... پیشی چرا گریه میکنی؟
یونگی{سوجین منو هق ببخش امروز تو کمپانی خیلی کار داشتم... هق نتونستم بیام.
سوجین{پیشی کوچولو گریه نکن من فقط یکم از دستت ناراحت بودم... دیگه گریه نکن.
یونگی{اومم باشه
*2 سال بعد*
نینا{اومااا اون علوسک منه بدش به من.
سوجین{اون عروسک رو بابات برای من خریده.
یونگی {چه خبره اینجا؟
نینا{اوپاااا اوما عروسکم رو نمیده.
سوجین{یونگیااا اون مال منه*حرصی
یونگی{پوفی کشیدم و عروسک رو از دست سوجین گرفتم و به نینا دادم...خوشحال گونم رو بوسید و به طرف اتاقش دوید... سمت سوجین برگشتم که دیدم با صورت سرخ و اشکی که تو چشماش جمع شده به من نگاه میکنه.
سوجین{یونگی خیلی بدی تو اون رو برا... ادامه حرفم با بوسه ای که یونگی به لبم زدم نصفه موند.
یونگی{بغض نکن عزیزم اون بچس نمیفهمه بعدا بهترش رو برات میخرم.
سوجین{سرم رو تو سینه یونگی مخفی کردم... دوست دارم پیشی.
یونگی{منم دوست دارم خرگوش کوچولوم:))))
وقتی سالگرد ازدواجتون بود و....🍬☄️پارت اخر:////
با صدای گریه یونگی ترسیده تو حال دویدم... رو مبل نشسته بود و در حالی که بالشتش رو بغل کرده بود یواش یواش گریه می کردم... با دیدن من اشکاش شدت گرفت و سرش رو تو بالشت فرو کرد... خنده ای به کیوتیش زدم و رفتم تو بغلش... پیشی چرا گریه میکنی؟
یونگی{سوجین منو هق ببخش امروز تو کمپانی خیلی کار داشتم... هق نتونستم بیام.
سوجین{پیشی کوچولو گریه نکن من فقط یکم از دستت ناراحت بودم... دیگه گریه نکن.
یونگی{اومم باشه
*2 سال بعد*
نینا{اومااا اون علوسک منه بدش به من.
سوجین{اون عروسک رو بابات برای من خریده.
یونگی {چه خبره اینجا؟
نینا{اوپاااا اوما عروسکم رو نمیده.
سوجین{یونگیااا اون مال منه*حرصی
یونگی{پوفی کشیدم و عروسک رو از دست سوجین گرفتم و به نینا دادم...خوشحال گونم رو بوسید و به طرف اتاقش دوید... سمت سوجین برگشتم که دیدم با صورت سرخ و اشکی که تو چشماش جمع شده به من نگاه میکنه.
سوجین{یونگی خیلی بدی تو اون رو برا... ادامه حرفم با بوسه ای که یونگی به لبم زدم نصفه موند.
یونگی{بغض نکن عزیزم اون بچس نمیفهمه بعدا بهترش رو برات میخرم.
سوجین{سرم رو تو سینه یونگی مخفی کردم... دوست دارم پیشی.
یونگی{منم دوست دارم خرگوش کوچولوم:))))
۵۶.۳k
۰۲ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.