وقتی که دیگر نبود

وقتی که دیگر نبود
من به بودنش نیازمند شدم

وقتی که دیگر رفت
من به انتظار آمدنش نشستم

وقتی که دیگر نمی توانست مرا دوست بدارد
من او را دوست داشتم

وقتی او تمام کرد
من شروع کردم

وقتی او تمام شد
من آغاز شدم

و چه سخت است تنها متولد شدن
تنها زندگی کردن
تنها مردن..!

دکتر علی شریعتی
دیدگاه ها (۵)

از دل و دیده گرامی‌تر هم آیا هست؟آری، دستاز دل و دیده گرامی‌...

پیش از آن که واپسین نفس را برآرمپیش از آن که پرده فرو افتدپی...

.... ‎چشم عاشق پی جانان به پریدن نرسد‎دل صیاد به آهو به تپید...

.با تو نه برایِ من غروری ماندنه حواسینه دلی با تو هرچقدر هم ...

به او گفتم تو مرا دوست نداری، هیچوقت دوست نداشتی. جواب داد: ...

زیباترین لبخند جهان را داشت آن شب کنارم خوابیده بود بیدار شد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط