وانشات archer girl ( دختر کماندار)
داستان از زبان مین سو : رفتم طبقه بالا و در و زدم رفتم داخل
جانگ مین : او مین سو اومدی؟
مینسو : اره بابا اومدم کاریم داشتی؟
جانگ مین : خوبب امم مدرسه چطور بود خوب بود؟
مینسو : اره مرسی خوب بود
جانگ مین : چیز مشکوکی ندیدی
مینسو : مثلا چی؟
جانگ مین : مثلا امم خوب یه چیز مشکوک که فکرت توش باشه
مینسو : بابا این معما بازی هارو بزار کنار بگو ببینم چیزی شده؟
جانگ مین : اوففف اوکی ببین مینسو دستیار من اقای کای امروز بهم خبر دادن که معمور های مخفی سئول یه مدرک از ما دارن که ممکنه مارو پیدا کنن.
مینسو : چیی ؟؟؟ مدرک ازمون دارننن؟؟؟ ممکنه پیدامون کننن؟؟؟؟
جانگ مین : دخترم اروم تر پرده گوشم گو*ید ( به خدا تقصیر من نیست تو نمایش نامه فوش نوشته بود😂)
مینسو : ببخشید حالا چه مدرکی
جانگ مین : خوبب امم عکس تو
مینسو : چیی؟؟ عکس من؟؟؟
جانگ مین : اره دخترم ببین اونا یه عکس از تورو دارن من زیر دست هامو فرستادم پیش مامور های سئول تا جاسوسی بکنن و گفتن که رعیس پلیس مخفی برای انجام دادن این ماموریت از پسرش هم کمک گرفته و اینجور که پیداس تو و پسرش تو یه مدرسه درس میخونید.
مین سو (باخودش) : یعنی اون پسره رعیس پلیس بود و دنبال من میگشت؟
جانگ مین : به چی فک میکنی؟
مین سو : امروز یه پسر قد بلند عینکی تو سالن کمانداران تو بخش تماشا چی بود و انگار دنبال کسی میگشت و خلاصه رفتار هاش عجیب بود .
جانگ مین : پس حتما پسر رعیس پلیس ه ببین دخترم تو اصلا نباید نزدیکش بشی و خلاصه خودتو جوری سر گرم کن که فرصت نزدیک اومدن سمتت رو نداشته باشه و ازت میخوام که بدونه اینکه بویی ببره ازش اطلاعات جمع کنی
مینسو : خیله خوب باشه
جانگ مین : افرین ولی محض اعتیاد اسپری فلفل ( با طرح روژ لب) و دستگاه شوکر ( با طرح چراق قوه) و با خودت داشته باش
مین سو باشه
اسپری بت شوکر و از بابام گرفتم و رفتم تو اتاقم
...................
میریم سراغ نامجون :
خوب ببین بابا من اون دختر رعیس مافیا رو دیدم اسمش کیم مین سو تو کلاس b/4 درس میخونه قدش تغریبا ۱۷۶ و وزنش ۳۸ کیلو و۱۷ سال سن داره تو کمانداری ماهه چشم های ابی داره و دو تا دوست به اسم سوزی و لیا داره فعلا این اطلاعات و ازش جمع کردم
پ/ن : افرین نامی فردا سعی کن اطلاعات رفتاری رو پیدا کنی
نامجون : بابا یه سوال
پ/ن : بپرس
نامجون : خوب در واقع یه سوال نیست چند سواله
۱ . اگر اون دختره رو بیارم اینجا باهاش چیکار میکنی؟
۲ . وقتی باباشو پیدا کردین چه بلایی سر اون و مادرش میاد
۳. این اطلاعات چه کاربردی در پیدا کردن پدرش جانگ مبنی داره؟
پ/ ن : اول گروگانش میگیرم و یکم اطلاعات از پدرش میگیم
دوم اونا تو همون خونه ای که بودن میمونن و به زندگی عادیشون ادامه میدن
سوم هر اطلاعات کوچیکی در پیدا کردنش کاربرد داره
حالا هم برو و به ماموریت فردات فک کن
نامجون : اوکی
تا پارت بعدی ۵ کامنت
جانگ مین : او مین سو اومدی؟
مینسو : اره بابا اومدم کاریم داشتی؟
جانگ مین : خوبب امم مدرسه چطور بود خوب بود؟
مینسو : اره مرسی خوب بود
جانگ مین : چیز مشکوکی ندیدی
مینسو : مثلا چی؟
جانگ مین : مثلا امم خوب یه چیز مشکوک که فکرت توش باشه
مینسو : بابا این معما بازی هارو بزار کنار بگو ببینم چیزی شده؟
جانگ مین : اوففف اوکی ببین مینسو دستیار من اقای کای امروز بهم خبر دادن که معمور های مخفی سئول یه مدرک از ما دارن که ممکنه مارو پیدا کنن.
مینسو : چیی ؟؟؟ مدرک ازمون دارننن؟؟؟ ممکنه پیدامون کننن؟؟؟؟
جانگ مین : دخترم اروم تر پرده گوشم گو*ید ( به خدا تقصیر من نیست تو نمایش نامه فوش نوشته بود😂)
مینسو : ببخشید حالا چه مدرکی
جانگ مین : خوبب امم عکس تو
مینسو : چیی؟؟ عکس من؟؟؟
جانگ مین : اره دخترم ببین اونا یه عکس از تورو دارن من زیر دست هامو فرستادم پیش مامور های سئول تا جاسوسی بکنن و گفتن که رعیس پلیس مخفی برای انجام دادن این ماموریت از پسرش هم کمک گرفته و اینجور که پیداس تو و پسرش تو یه مدرسه درس میخونید.
مین سو (باخودش) : یعنی اون پسره رعیس پلیس بود و دنبال من میگشت؟
جانگ مین : به چی فک میکنی؟
مین سو : امروز یه پسر قد بلند عینکی تو سالن کمانداران تو بخش تماشا چی بود و انگار دنبال کسی میگشت و خلاصه رفتار هاش عجیب بود .
جانگ مین : پس حتما پسر رعیس پلیس ه ببین دخترم تو اصلا نباید نزدیکش بشی و خلاصه خودتو جوری سر گرم کن که فرصت نزدیک اومدن سمتت رو نداشته باشه و ازت میخوام که بدونه اینکه بویی ببره ازش اطلاعات جمع کنی
مینسو : خیله خوب باشه
جانگ مین : افرین ولی محض اعتیاد اسپری فلفل ( با طرح روژ لب) و دستگاه شوکر ( با طرح چراق قوه) و با خودت داشته باش
مین سو باشه
اسپری بت شوکر و از بابام گرفتم و رفتم تو اتاقم
...................
میریم سراغ نامجون :
خوب ببین بابا من اون دختر رعیس مافیا رو دیدم اسمش کیم مین سو تو کلاس b/4 درس میخونه قدش تغریبا ۱۷۶ و وزنش ۳۸ کیلو و۱۷ سال سن داره تو کمانداری ماهه چشم های ابی داره و دو تا دوست به اسم سوزی و لیا داره فعلا این اطلاعات و ازش جمع کردم
پ/ن : افرین نامی فردا سعی کن اطلاعات رفتاری رو پیدا کنی
نامجون : بابا یه سوال
پ/ن : بپرس
نامجون : خوب در واقع یه سوال نیست چند سواله
۱ . اگر اون دختره رو بیارم اینجا باهاش چیکار میکنی؟
۲ . وقتی باباشو پیدا کردین چه بلایی سر اون و مادرش میاد
۳. این اطلاعات چه کاربردی در پیدا کردن پدرش جانگ مبنی داره؟
پ/ ن : اول گروگانش میگیرم و یکم اطلاعات از پدرش میگیم
دوم اونا تو همون خونه ای که بودن میمونن و به زندگی عادیشون ادامه میدن
سوم هر اطلاعات کوچیکی در پیدا کردنش کاربرد داره
حالا هم برو و به ماموریت فردات فک کن
نامجون : اوکی
تا پارت بعدی ۵ کامنت
۴.۴k
۱۳ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.