اکسهمافیا
#اکسه_مافیا
پارت ۱۵
ویو ا.ت
با چیزی که دیدم سکته کردم کوک با لباسا و سر صورت خونی جلوم بود یعنی چی او اون خ ..خو ..خو. خو.ن خو ..خودش بود یا ن میتونستم صدای ضربانم رو بشنوم اومد داخل و درو بست حس کردم ممکنه هر لحظه بیهوش شه یا بیوفته زمین با تمام وجود دویدم تا رسیدم بهش بدنش شل شد و سریع بغ.لش کردم ولی نتونستم نگهش دارم و آروم درحالی که کوک بغ.لم بود نشستم
کوک چیشده حرف بزن چیشده تیر. خوردی(با داد و ترس و بغض)
_تو عملیات تیر. خوردم (با صدای اروم)
چیییی پس خو.نه خودشه وای ن ن ن ن ن ن ن نمیتونم از دستش بدم من دوسش دارم
کوک بریم دکتر ت نمیشه میگیرنت دکتر دکتر باند بزار به اون زنگ بزنم (ا.ت خودش میتونه بخیه بزنه ولی چون هول کرده نمیتونه)
_ا.ت اروم (با صدای اروم)
یهو یاد دیشب افتادم که سرم رو بو.سید با فکر اینکه اگه واقعا آخرین بار بوده باشه و برای همیشه از دستش بدم اونم درست بعد اینکه دوباره دیدمش بغضم ترکید و شروع با گریه کردم
کوک ترو خدا چشمات رو نبند ن نمیتونم از دستت بدم نمیتونم واسه بار دوم تحمل کنم نمیکشم می.میرم ن ن ن ن بدون تو می.میرم نمیتونم ن نمیتونم اروم باشم ن نمیتونم از دستت بدم نمیتونم از دستت بدم دوستت دارم لعنتی خدااااا کوکم رو ازم نگیریا کوک لطفا بخاطر منم که شده(با گریه شدید و صدای بلند) (کوک حرفش رو قطع کرد و نشست و سفت بغ.لش کرد)
_هی هی اروم باش کی گفته من ترکت میکنم من پیشتتم تا ابد تا وقتی خودت بخوای قول میدم اروم باش ((با بغض)اشکای ا.ت رو پاک کرد و محکم بغ.لش کرد)
ویو کوک
وقتی دیدم اونجوری دوید سمتم کرم درونم فعال شد خودم رو زدم به حال بدی و با شنیدن حرفاش بغض کردم و دیگه نتونستم تحمل کنم و بغ.لش کردم
_ببین من خوبم اینم خ.ون من نیست خ.ون اون عوض.ی که باعث شد از هم جدا شیم
ولی گفتی تیر. خوردی (بغضی)
_اره ولی بازوم که اصلا جای خطرناکی نی
محکم بغ.لش کرد و با گریه گفت
فک کردم قراره دوباره از دستت بدم فک کردم قراره بری فک کردم قراره من بمونم و خاطراتم با تو فک کردم قراره تو دستام جون. بدی
_ن ن ن ببین من جلوتم حالم خوبه یکم پیش هم بی حال شدم چون از دیشب هیچی نخوردم سرم گیج رفت همین باشه
اگه میگفتم الکی گفتم و کرم ریختم خودش منو میک.شت یهو شروع کرد به باز کردن. دکمه لباسم
_ا.ت چیکار میکنی
باید زخمت رو ببینم تا بتونم بخیه کنم
_اهاا مطمئنی میتونی آخه حالت بده دستات داره میلرزه
خیالت راحت الان میرم آب میخوام اوکی میشم تا میام. لباست. رو در بیار
_اوکی
رفت و برگشت با اینکه دستش میلرزید بازوم رو بخیه زد و مدام اشک میریخت چند بارم فوش داد کسی که بهم گل.وله زد رو
تمام یکم استراحت کن بعد حرف بزنیم الان زیاد حالت خوب نی
_میشه بغ.لت بخوابم
اوهوم بیا
(این پارت دو قسمت داره)
پارت ۱۵
ویو ا.ت
با چیزی که دیدم سکته کردم کوک با لباسا و سر صورت خونی جلوم بود یعنی چی او اون خ ..خو ..خو. خو.ن خو ..خودش بود یا ن میتونستم صدای ضربانم رو بشنوم اومد داخل و درو بست حس کردم ممکنه هر لحظه بیهوش شه یا بیوفته زمین با تمام وجود دویدم تا رسیدم بهش بدنش شل شد و سریع بغ.لش کردم ولی نتونستم نگهش دارم و آروم درحالی که کوک بغ.لم بود نشستم
کوک چیشده حرف بزن چیشده تیر. خوردی(با داد و ترس و بغض)
_تو عملیات تیر. خوردم (با صدای اروم)
چیییی پس خو.نه خودشه وای ن ن ن ن ن ن ن نمیتونم از دستش بدم من دوسش دارم
کوک بریم دکتر ت نمیشه میگیرنت دکتر دکتر باند بزار به اون زنگ بزنم (ا.ت خودش میتونه بخیه بزنه ولی چون هول کرده نمیتونه)
_ا.ت اروم (با صدای اروم)
یهو یاد دیشب افتادم که سرم رو بو.سید با فکر اینکه اگه واقعا آخرین بار بوده باشه و برای همیشه از دستش بدم اونم درست بعد اینکه دوباره دیدمش بغضم ترکید و شروع با گریه کردم
کوک ترو خدا چشمات رو نبند ن نمیتونم از دستت بدم نمیتونم واسه بار دوم تحمل کنم نمیکشم می.میرم ن ن ن ن بدون تو می.میرم نمیتونم ن نمیتونم اروم باشم ن نمیتونم از دستت بدم نمیتونم از دستت بدم دوستت دارم لعنتی خدااااا کوکم رو ازم نگیریا کوک لطفا بخاطر منم که شده(با گریه شدید و صدای بلند) (کوک حرفش رو قطع کرد و نشست و سفت بغ.لش کرد)
_هی هی اروم باش کی گفته من ترکت میکنم من پیشتتم تا ابد تا وقتی خودت بخوای قول میدم اروم باش ((با بغض)اشکای ا.ت رو پاک کرد و محکم بغ.لش کرد)
ویو کوک
وقتی دیدم اونجوری دوید سمتم کرم درونم فعال شد خودم رو زدم به حال بدی و با شنیدن حرفاش بغض کردم و دیگه نتونستم تحمل کنم و بغ.لش کردم
_ببین من خوبم اینم خ.ون من نیست خ.ون اون عوض.ی که باعث شد از هم جدا شیم
ولی گفتی تیر. خوردی (بغضی)
_اره ولی بازوم که اصلا جای خطرناکی نی
محکم بغ.لش کرد و با گریه گفت
فک کردم قراره دوباره از دستت بدم فک کردم قراره بری فک کردم قراره من بمونم و خاطراتم با تو فک کردم قراره تو دستام جون. بدی
_ن ن ن ببین من جلوتم حالم خوبه یکم پیش هم بی حال شدم چون از دیشب هیچی نخوردم سرم گیج رفت همین باشه
اگه میگفتم الکی گفتم و کرم ریختم خودش منو میک.شت یهو شروع کرد به باز کردن. دکمه لباسم
_ا.ت چیکار میکنی
باید زخمت رو ببینم تا بتونم بخیه کنم
_اهاا مطمئنی میتونی آخه حالت بده دستات داره میلرزه
خیالت راحت الان میرم آب میخوام اوکی میشم تا میام. لباست. رو در بیار
_اوکی
رفت و برگشت با اینکه دستش میلرزید بازوم رو بخیه زد و مدام اشک میریخت چند بارم فوش داد کسی که بهم گل.وله زد رو
تمام یکم استراحت کن بعد حرف بزنیم الان زیاد حالت خوب نی
_میشه بغ.لت بخوابم
اوهوم بیا
(این پارت دو قسمت داره)
- ۲.۵k
- ۱۷ مرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط