رمان عشق ممنوعه پارت ۹
رمان _ عشق _ ممنوعه_ پارت ۹
ویو کیمیا
هرچقدر سیع کردم نتونستم از بغلش بیام بیرون ولی خیلی تشنم بود چاره ایی نداشتم جز اینکه بیدارش کنم
کیمیا : کیوان . کیوان ؟( خیلی اروم)
کیوان : اوف ولم کن دیگه بزار بخوابم ( حالت خمار)
کیمیا : کیوان؟ ( آروم )
کیوان: جونم بگو
کیمیا : یه لحظه چشاتو باز کن
کیوان : چرا اصلا حوصله ندارم سریع بگو نصف شبی خوابم میاد
کیمیا : چشاتو باز کن میفهمی کارم چیه
کیوان : عوف باشه بابا ( با حالت کلافه )
ویو کیوان
چشامو باز کردم دیدم کیمیا تو بغلمه و بغلش کردم فک میکردم بالشت رو بغل کردم خاک تو سرم سریع دستمو برداشتم
کیمیا : آخيش راحت شدم انگار اسیر گیر اوردی
کیوان : حالا باشه بابا اشتباهی جای بالش بغلت کروم تازه از خداتم باشه تو بغل من بودی
کیمیا : عع گمشو پسره ی خر
کیوان : باشه بابا😒
(کیمیا داشت میرفت آب بخوره )
کیوان : کجا میری حالا ؟
کیمیا: قبرستون
کیوان : جدی باش کجا میری ؟
کیمیا : دارم میرم آب بخورم
کیوان : باشه برو
کیمیا : فقط کیوان یه چیزی
کیوان : جونم بگو
کیمیا: من میترسم برم
کیوان : .............
_________________________________________
خب ادامه در پارت های بد انشالله
یادم رفته بود بزارم دیگه شرمنده
ویو کیمیا
هرچقدر سیع کردم نتونستم از بغلش بیام بیرون ولی خیلی تشنم بود چاره ایی نداشتم جز اینکه بیدارش کنم
کیمیا : کیوان . کیوان ؟( خیلی اروم)
کیوان : اوف ولم کن دیگه بزار بخوابم ( حالت خمار)
کیمیا : کیوان؟ ( آروم )
کیوان: جونم بگو
کیمیا : یه لحظه چشاتو باز کن
کیوان : چرا اصلا حوصله ندارم سریع بگو نصف شبی خوابم میاد
کیمیا : چشاتو باز کن میفهمی کارم چیه
کیوان : عوف باشه بابا ( با حالت کلافه )
ویو کیوان
چشامو باز کردم دیدم کیمیا تو بغلمه و بغلش کردم فک میکردم بالشت رو بغل کردم خاک تو سرم سریع دستمو برداشتم
کیمیا : آخيش راحت شدم انگار اسیر گیر اوردی
کیوان : حالا باشه بابا اشتباهی جای بالش بغلت کروم تازه از خداتم باشه تو بغل من بودی
کیمیا : عع گمشو پسره ی خر
کیوان : باشه بابا😒
(کیمیا داشت میرفت آب بخوره )
کیوان : کجا میری حالا ؟
کیمیا: قبرستون
کیوان : جدی باش کجا میری ؟
کیمیا : دارم میرم آب بخورم
کیوان : باشه برو
کیمیا : فقط کیوان یه چیزی
کیوان : جونم بگو
کیمیا: من میترسم برم
کیوان : .............
_________________________________________
خب ادامه در پارت های بد انشالله
یادم رفته بود بزارم دیگه شرمنده
۲.۲k
۰۷ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.