شیشه خون
#شیشهخون
P9
همینجوری که داشتم با ا.ت میرفتم پشتمو نگا کردم که دیدم ا.ت افتاده و قرق خون شده ی نگاه ب دورو ورم کردم دیدم س در سفیدی باز شده و افراد یونگی دارن میرن
کوک:ا.تتتتتتت(داد)
ویو خاندان کیم:صدای عربده و داد از اونور جنگل میومد
لیسا: پدر بزرگ مادر بزرگ صدای جئون کوکه
پدر بزرگ:جین بیین چیشده
جین:جشم(جین میتونی با ذهنش هرجا رو که میخواد ببینه)
جین:ا.ت ا.ت دارع میمیره
کل خاندان رفتن و خاندان جئون هم بودن
کوک:یکاری کنننن
تهیونگ:ا.تتتتت این دروازه دو دنیای موازیمممم هستش اگه بریم اونور دیگه نمیتونیم برگردیم ولی اینجا ا.ت میمیره
کوک:بدون هیچ درنگی از دروازه رفت اونور تهیونگ و دو خاندان هم رفتن
کوک:دیگه حس خوناشامیم رو ندارمممن کجا ببریمش
تهیونگ بمون
تهیونگ:الو جیمین بدو بیا ا.ت زخمیه بدوووو
جیمین:جنگی اومدم
کوک :من میرم اومد پرواز کنه ک نتونست
لیسا :سری تر دیگه نمیتونم با قدرت نگهش دارم قدرتم داره از بین میره
جیمین:بپرین بالا بقیع هم ون پشتی
ویو کوک:ما چند بار ب این دنیا اومدیم پس از همچی خبر داریم همه سوار شدن و رفتیم ییمارستان
کوک:دکترررر دکترررررر
جیهووپ:کوک چیشدههعه
کوک:جیهوپ اینجایی سری بدو ات لطفا نجاتش بده(عربده)
جیهوپ:دستگاه شوک رو بیارین و اتاق عمل رو آماده کنین سرییییی
۱۰۰ ژول ۱ ۲ ۳ شوک
کوک:عشقم بلندشووددوو
۲۰۰ ژول ۱ ۲ ۳ شوک
زنده شد اتاق عمل بدویین
سوهو:من دکتر جئون سهو هستم میتونم بیام اتاق عمل؟
جیهوپ:بیاین بدویین
۵ ساعت بعد
کوک:چرا تموم نمیشههععععععع(عربده)
تهیونگ:اون یونگی عوضی رو میکشمممممممممممم
مادر ا.ت غش کرده و پدرش و پدر بزرگش مادر بزرگش بالا سرشن
لیسا:شاید باهاش جنگ داشتم ولی..
دکتر اومد بیرون
کوک جیهوپ سوهو چیشدددد
تهیونگ:همجا کاملا ساکت شده بود و گوشم سوت میکشید
سوهو:متاسفانه.....
داستانو برگردوندم که پیچیده ترش کنم😁🔪
حمایت نشه؟
P9
همینجوری که داشتم با ا.ت میرفتم پشتمو نگا کردم که دیدم ا.ت افتاده و قرق خون شده ی نگاه ب دورو ورم کردم دیدم س در سفیدی باز شده و افراد یونگی دارن میرن
کوک:ا.تتتتتتت(داد)
ویو خاندان کیم:صدای عربده و داد از اونور جنگل میومد
لیسا: پدر بزرگ مادر بزرگ صدای جئون کوکه
پدر بزرگ:جین بیین چیشده
جین:جشم(جین میتونی با ذهنش هرجا رو که میخواد ببینه)
جین:ا.ت ا.ت دارع میمیره
کل خاندان رفتن و خاندان جئون هم بودن
کوک:یکاری کنننن
تهیونگ:ا.تتتتت این دروازه دو دنیای موازیمممم هستش اگه بریم اونور دیگه نمیتونیم برگردیم ولی اینجا ا.ت میمیره
کوک:بدون هیچ درنگی از دروازه رفت اونور تهیونگ و دو خاندان هم رفتن
کوک:دیگه حس خوناشامیم رو ندارمممن کجا ببریمش
تهیونگ بمون
تهیونگ:الو جیمین بدو بیا ا.ت زخمیه بدوووو
جیمین:جنگی اومدم
کوک :من میرم اومد پرواز کنه ک نتونست
لیسا :سری تر دیگه نمیتونم با قدرت نگهش دارم قدرتم داره از بین میره
جیمین:بپرین بالا بقیع هم ون پشتی
ویو کوک:ما چند بار ب این دنیا اومدیم پس از همچی خبر داریم همه سوار شدن و رفتیم ییمارستان
کوک:دکترررر دکترررررر
جیهووپ:کوک چیشدههعه
کوک:جیهوپ اینجایی سری بدو ات لطفا نجاتش بده(عربده)
جیهوپ:دستگاه شوک رو بیارین و اتاق عمل رو آماده کنین سرییییی
۱۰۰ ژول ۱ ۲ ۳ شوک
کوک:عشقم بلندشووددوو
۲۰۰ ژول ۱ ۲ ۳ شوک
زنده شد اتاق عمل بدویین
سوهو:من دکتر جئون سهو هستم میتونم بیام اتاق عمل؟
جیهوپ:بیاین بدویین
۵ ساعت بعد
کوک:چرا تموم نمیشههععععععع(عربده)
تهیونگ:اون یونگی عوضی رو میکشمممممممممممم
مادر ا.ت غش کرده و پدرش و پدر بزرگش مادر بزرگش بالا سرشن
لیسا:شاید باهاش جنگ داشتم ولی..
دکتر اومد بیرون
کوک جیهوپ سوهو چیشدددد
تهیونگ:همجا کاملا ساکت شده بود و گوشم سوت میکشید
سوهو:متاسفانه.....
داستانو برگردوندم که پیچیده ترش کنم😁🔪
حمایت نشه؟
۴.۳k
۱۹ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.