p5
p5
هه سو: ت... ت... تو(تعجب)
کوک: نترس زیاد اینجا نمیمونی تا وقتی که پول رو برام بیارم میزارم بری(پوزخند)
هه سو: تو خیلی عوضی گمشو نمیخام تون قیافه کثافتیتو ببینم
کوک: دیگه زیادی بهت رو دادم پرو شدی خفه نشی میکشمت(عصبانی) دلت نمیخاد که جنازت تحویل پدرت بدم ها
هه سو: فقط بگو دیشب چه بلایی سر مامانم اومد همین
کوک: مرد
هه سو: یعنی چی مرد مگه الکیه که بمیرع(بغض)
کوک: اون انسان نبود همین یه گرگینه بود(پوزخند)
هه سو: چیییییی(جیغ)
کوک: داد نزن صدات رو مخمه، عا گوشیت داره زنگ میخوره بزار ببینم کیه
هه سو: دستتو نمیکنی تو جیبم فهمیدی دستتو نکن تو جیبم(اکه به یه جا دیگه فک کردی بیا پی وی کارت دارم)
کوک: خب بزار ببینم کیع، dad(بابا) ـعا چه حلال زادست
کوک: الو سلام پدرجان خوب هستید
پ/هه سو: ای اشغال عوضی دخترم کجاست میدونم کار توعه گوشیو بده بهش
کوک: چشم الان میدم
هه سو: بابا، بابا منو نجاتم بده لطفا بابا
کوک: بسه دیگه نمیخاد سفره دلتون رو باز کنید، خب میرم سر اصل مطلب، ۸۰۰هزار تا پول اماده کن تا ۴۸ساعت وقت داری، اوردی اوردی، نیاوردی کله دخترت میاد دستت(خشن)
کوک: فک کنم پردت خسته بود، نظرت چیه چندروز همینجا بمونی، مول ادم باش تا زجر نکشی الانم غذاتو میارن بخور فهمیدی
هه سو: تا وقتی تو اینجا باشی چیزی نمیخورم
کوک: خیلی پر حرفی منم میرم دیگه
هه سو: وایسااااا، باید برم دستشویی همین حالا لطفا
کوک: نگاهیی به پاین تنش انداختم فهمیدم اوک جونگکوک اروم باش چیز خاصی نیست فقط پریود شده همین(تو ذهنش)
هه سو: اخه الان چه وقتش بود دیگه گندش بزنننن
کوک: وایسا الان دستاتو بازمیکنم
اومد دستمو باز کردم و پاهامو سریع هودیمو در اوردمو بستم دور پاهام معلوم نباشه، زیر هودیم یه تاپ پوشیده بودم
کوک: د... دستشویی اونجاس برو
هه سو: اما... هیچی ولش کن، دستمال داری میخام صورتمو بشورم (خنده فیک)
کوک: اره اونجاس برو بردار
سریع رفتم تو دستشویی خودمو تمیز کردم دستامو شستم خاستم بیام بیرون که در باز نمیشد هرکاری کردن باز نشد، اروم میزدم به در ولی کسی نمیشنوید تا اینکه صدای پای کسی اومد
_کی اون داخلع
هه سو: میشه درو باز کنی من گیر افتادم
بادم اومد که شلوار ندارم بپوشم پس خداراشکر هودیم بلند بود پوشیدمش، در باز شد سریع پامو گذاشتم بیرون که با یه چیزی برخوردم
هه سو: حتما دوباره این پسره چندشه، مگه تو زندگی ندا....
سرمو که اوردم بالا توقع داشتم با چهره کوک اشنا بشم ولی....
هه سو: ت... ت... تو(تعجب)
کوک: نترس زیاد اینجا نمیمونی تا وقتی که پول رو برام بیارم میزارم بری(پوزخند)
هه سو: تو خیلی عوضی گمشو نمیخام تون قیافه کثافتیتو ببینم
کوک: دیگه زیادی بهت رو دادم پرو شدی خفه نشی میکشمت(عصبانی) دلت نمیخاد که جنازت تحویل پدرت بدم ها
هه سو: فقط بگو دیشب چه بلایی سر مامانم اومد همین
کوک: مرد
هه سو: یعنی چی مرد مگه الکیه که بمیرع(بغض)
کوک: اون انسان نبود همین یه گرگینه بود(پوزخند)
هه سو: چیییییی(جیغ)
کوک: داد نزن صدات رو مخمه، عا گوشیت داره زنگ میخوره بزار ببینم کیه
هه سو: دستتو نمیکنی تو جیبم فهمیدی دستتو نکن تو جیبم(اکه به یه جا دیگه فک کردی بیا پی وی کارت دارم)
کوک: خب بزار ببینم کیع، dad(بابا) ـعا چه حلال زادست
کوک: الو سلام پدرجان خوب هستید
پ/هه سو: ای اشغال عوضی دخترم کجاست میدونم کار توعه گوشیو بده بهش
کوک: چشم الان میدم
هه سو: بابا، بابا منو نجاتم بده لطفا بابا
کوک: بسه دیگه نمیخاد سفره دلتون رو باز کنید، خب میرم سر اصل مطلب، ۸۰۰هزار تا پول اماده کن تا ۴۸ساعت وقت داری، اوردی اوردی، نیاوردی کله دخترت میاد دستت(خشن)
کوک: فک کنم پردت خسته بود، نظرت چیه چندروز همینجا بمونی، مول ادم باش تا زجر نکشی الانم غذاتو میارن بخور فهمیدی
هه سو: تا وقتی تو اینجا باشی چیزی نمیخورم
کوک: خیلی پر حرفی منم میرم دیگه
هه سو: وایسااااا، باید برم دستشویی همین حالا لطفا
کوک: نگاهیی به پاین تنش انداختم فهمیدم اوک جونگکوک اروم باش چیز خاصی نیست فقط پریود شده همین(تو ذهنش)
هه سو: اخه الان چه وقتش بود دیگه گندش بزنننن
کوک: وایسا الان دستاتو بازمیکنم
اومد دستمو باز کردم و پاهامو سریع هودیمو در اوردمو بستم دور پاهام معلوم نباشه، زیر هودیم یه تاپ پوشیده بودم
کوک: د... دستشویی اونجاس برو
هه سو: اما... هیچی ولش کن، دستمال داری میخام صورتمو بشورم (خنده فیک)
کوک: اره اونجاس برو بردار
سریع رفتم تو دستشویی خودمو تمیز کردم دستامو شستم خاستم بیام بیرون که در باز نمیشد هرکاری کردن باز نشد، اروم میزدم به در ولی کسی نمیشنوید تا اینکه صدای پای کسی اومد
_کی اون داخلع
هه سو: میشه درو باز کنی من گیر افتادم
بادم اومد که شلوار ندارم بپوشم پس خداراشکر هودیم بلند بود پوشیدمش، در باز شد سریع پامو گذاشتم بیرون که با یه چیزی برخوردم
هه سو: حتما دوباره این پسره چندشه، مگه تو زندگی ندا....
سرمو که اوردم بالا توقع داشتم با چهره کوک اشنا بشم ولی....
۸۸.۸k
۲۱ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.