p3
p3
کوک: دفعه دیگه همین رفتار بشه تضمین نمیکنم همه چی درست پیش برع
نمیدونم چرا اون پسره دستشو گرفت ولی موقعی که داشت با معلم حرف میزد چشماش قرمز شده بود حتما سر عصبانیت بود، بعد از اینکه حرفش تموم شد سریع از کلاس با دو رفت بیرون دنبالش رفتم ببینم کجا میره
کوک: گندش بزنن الان چه کار کنم اه شتتتتت(صدای بلند)
هه سو: حالت خوبه؟ چیزی نیاز داری؟
کوک: تورو
هه سو: هن؟ وات د فاخ چی میگی
کوک: به من نزدیک نشو چند بار بگن دفعه بعدی میکشمت، میکشمتتتتت(داد)
خیلی ترسیدم و سریع از اونجا دور شدم و رفتم سر کلاسم معلم ازم عذرخاهی کرد بابت کاراش ولی هواسم به کوک بود این حرفاش چه معنی میده اصن هوف
لی سو: اون پسره ایکبیری چه مرگش بود
هه سو: نمیدونم خیلی رفتارش عجیب شده صدای جیغ سون به نیس
لی سو: چرا خودشه بدو ببینم چی شده
دویدم سمت در کلاس سون به (رفیق صمیمیش) اومد پشت من قایم شد
سون به: اون.... او.... اون بگیرش..... بگیرششششششش(جیغ)
هه سو: کیو بگیرم، چی شده مگه درست مثل ادم حرف بزن ببینم چی میگی
سون به(جییییغ) وایییی اوناش اوناااااااش
کوک: دختره عوضی کجااایی(داد) بیا بیرون از پشت این دختر
هه سو: راهتو بکش و گمشو، من اسم دارم این دخترم اسم داره زیادم زر نزن چه مرگته ها
کوک:_پوزخند_هع حالا زبون باز کردی من هشدار اخر و بهت دادم فقط بدون خودت بهش توجه نکردی به اون دختره که پشتت قایم شده بگو یا پسش میدی یا میکشمت
ناظم: چه خبره اینجا، کار کدومتون بود
هه سو: کار من
ناظم: هه سو. باتوام کار کی بود، خوشت میاد هر دفعه کتم بخوری
کوک: ذهنم در گیر شد چرا دختره که اسمش هه سو بود خودشو درگیر کرد نگفت کار منه، هر دفعه کتک یعنی چی، اصن به من چه بابا(تو ذهنش)
هه سو: معذرت میخام
ناظم: بزن بالا استینت رو
استینمو زدم بالا، همه با دیدن زخم های دستم و کبودی ها پچ پچ میکردن
ناظم: نگا نگا از بس باید کتک بخوری گه بلایی سرت اومده ۳۰تا با خط کش میزنم رو دستت شاید ادم شدی
کوک: تا زخم های دستشو دیدم عصبانی شدم نمیدونم چرا بهش اهمیت میدادن هوف
ناطم: یک.... دو.... سه... چهار....
کوک: بسع دیگه، هرکی هرکاری کرد باید همین بالا هارو سرس بیارین
سریع رفتم و کیفمو برداشتم و از مدرسه زدم بیرون و رفتم لب ساحل، برام مهم نبود مامانم دوباره بزنه تو گوشم چون عادت کرده بودم بهش،کفش هامو در اوردم و روی ماسه ها قدم میزدم، یه اتیش درست کردم و کنارشنشستم، هدفنم رو گذاشتم رو گوشم و به اهنگ گوش میدادم، دلم برای اون روزایی که با جین خوش میگذروندیم تنگ شده بود، اشک هام بدون صدا میریختن
فلش بک قبل:
هه سو: یااا جین صبر کن منم بیام اب بازی
جین: بیا دیگه عشقم
(جین و هه سو رل بودن باهم خیلی همو دوست داشتن بی نهایت)
هه سو: ببین منو سریع تر از تو میرم(خندع)
کوک: دفعه دیگه همین رفتار بشه تضمین نمیکنم همه چی درست پیش برع
نمیدونم چرا اون پسره دستشو گرفت ولی موقعی که داشت با معلم حرف میزد چشماش قرمز شده بود حتما سر عصبانیت بود، بعد از اینکه حرفش تموم شد سریع از کلاس با دو رفت بیرون دنبالش رفتم ببینم کجا میره
کوک: گندش بزنن الان چه کار کنم اه شتتتتت(صدای بلند)
هه سو: حالت خوبه؟ چیزی نیاز داری؟
کوک: تورو
هه سو: هن؟ وات د فاخ چی میگی
کوک: به من نزدیک نشو چند بار بگن دفعه بعدی میکشمت، میکشمتتتتت(داد)
خیلی ترسیدم و سریع از اونجا دور شدم و رفتم سر کلاسم معلم ازم عذرخاهی کرد بابت کاراش ولی هواسم به کوک بود این حرفاش چه معنی میده اصن هوف
لی سو: اون پسره ایکبیری چه مرگش بود
هه سو: نمیدونم خیلی رفتارش عجیب شده صدای جیغ سون به نیس
لی سو: چرا خودشه بدو ببینم چی شده
دویدم سمت در کلاس سون به (رفیق صمیمیش) اومد پشت من قایم شد
سون به: اون.... او.... اون بگیرش..... بگیرششششششش(جیغ)
هه سو: کیو بگیرم، چی شده مگه درست مثل ادم حرف بزن ببینم چی میگی
سون به(جییییغ) وایییی اوناش اوناااااااش
کوک: دختره عوضی کجااایی(داد) بیا بیرون از پشت این دختر
هه سو: راهتو بکش و گمشو، من اسم دارم این دخترم اسم داره زیادم زر نزن چه مرگته ها
کوک:_پوزخند_هع حالا زبون باز کردی من هشدار اخر و بهت دادم فقط بدون خودت بهش توجه نکردی به اون دختره که پشتت قایم شده بگو یا پسش میدی یا میکشمت
ناظم: چه خبره اینجا، کار کدومتون بود
هه سو: کار من
ناظم: هه سو. باتوام کار کی بود، خوشت میاد هر دفعه کتم بخوری
کوک: ذهنم در گیر شد چرا دختره که اسمش هه سو بود خودشو درگیر کرد نگفت کار منه، هر دفعه کتک یعنی چی، اصن به من چه بابا(تو ذهنش)
هه سو: معذرت میخام
ناظم: بزن بالا استینت رو
استینمو زدم بالا، همه با دیدن زخم های دستم و کبودی ها پچ پچ میکردن
ناظم: نگا نگا از بس باید کتک بخوری گه بلایی سرت اومده ۳۰تا با خط کش میزنم رو دستت شاید ادم شدی
کوک: تا زخم های دستشو دیدم عصبانی شدم نمیدونم چرا بهش اهمیت میدادن هوف
ناطم: یک.... دو.... سه... چهار....
کوک: بسع دیگه، هرکی هرکاری کرد باید همین بالا هارو سرس بیارین
سریع رفتم و کیفمو برداشتم و از مدرسه زدم بیرون و رفتم لب ساحل، برام مهم نبود مامانم دوباره بزنه تو گوشم چون عادت کرده بودم بهش،کفش هامو در اوردم و روی ماسه ها قدم میزدم، یه اتیش درست کردم و کنارشنشستم، هدفنم رو گذاشتم رو گوشم و به اهنگ گوش میدادم، دلم برای اون روزایی که با جین خوش میگذروندیم تنگ شده بود، اشک هام بدون صدا میریختن
فلش بک قبل:
هه سو: یااا جین صبر کن منم بیام اب بازی
جین: بیا دیگه عشقم
(جین و هه سو رل بودن باهم خیلی همو دوست داشتن بی نهایت)
هه سو: ببین منو سریع تر از تو میرم(خندع)
۸۳.۳k
۲۱ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.