وانشات"عاشق بودن جرم نیست"

وانشات"عاشق بودن جرم نیست"
pt: 4
تهیونگ: بیبی من فردا شب میریم پارتی
ا.ت: من نمیام
تهیونگ: باید بیای
ا.ت: نع نمیام*داد
تهیونگ: بیبی داد نزن
ا.ت: چرا انقدر بی رحمی *گریه
تهیونگ: بیبی من بی رحم نیستم تو اینطوری فکر میکنی
*ویو تهیونگ*
ا.ت گفت: چرا انقدر بی رحمی و بعدش گریه کرد
نمی دونستم چیکار کنم بلند شدمو بغلش کردم
ا.ت: چرا منو بغل کردی
تهیونگ: بیبی نمی خواستم ببینم که گریه میکنی
ا.ت: مگه واسه تو مهمه
تهیونگ: تو بیبی منی معلومه ک واسم مهمه
ا.ت: بامزه*زیر لب
تهیونگ: حالا برو بخواب بیبی منم الان میام
ا.ت: من پیش تو نمی خوابم همین جا روی کاناپه میخوابم
تهیونگ: برای من فرقی نمیکنه بیبی ولی اگه فردا بیدار شدی و کمرت درد میکرد من هیچ کاری نمیکنم
ا.ت: نه من روی تصمیم خودم هستم و روی کاناپه میخوابم
یه پتو و یه بالش آوردم و رفتم روی کاناپه نشستم ک برقا رفت
ا.ت: جیغغغغغغ
تهیونگ: ا.ت خوبی
ا.ت: کجایی*داد
تهیونگ: تو اتاقمم
فرار کردم رفتم تو اتاقش و سریع پریدم بغلش





کرم دارم
در خماری بمانید