رمان خلافکار جذاب من

{رمان خلافکار جذاب من 😈 ❤️ }
Part¹²
ها درد داره هرزه آره باید درد بکشی هنوز اولشه
و از موهام گرفت و چند بار کشید
درد داره آره
بردم تو حموم و آب سرد و باز کردو منو بست به جایی و با کمربند زد وقتی یکی محکم زد دیگه هیچی نفهمیدم
#ارسلان
وقتی اون مرده اون حرفو زد نتونستم جلوی خودمو نگه داره و کتکش زدم
اون لحظه خون جلوی چشامو گرفته بود وقتی داشتم اینازو میزدم
اصلا فکر نمیکردم بکارتش به دسته من زده شد
یا اون مرده فقط واسله عصبانی کردن من این حرفارو زده
دیدم آیناز نه جیغ میزنه نه داد برگردوندم که دیدم بیهوش شده سریع دستاشو باز مردم و بردمش بیرون و روتخت گذاشتمش
برام مهم نبود که تخت خیس شده
چند بار رو صورتش زدم که با ناله بیدار شد
جانم خانمم جان
یهو پاشد و تند تند کفت
آقا تروخدا نزنید بخدا اون حرفا دورغه
بخدا همه جام درد میکنه لطفا نزنید
هیس آروم آیناز نمیخوام بزنمت فقط پاشو لباساتو عوض کن و بیا بخواب
باترس گفت
چ...چش...چشم آقا
آیناز تو بازم بهم گفتی آقا
معذرت میخوام
وقتی لباساشو در آورد همه جای بدنش کبود بود
یه جای سالم نداشت
آیناز
بل‌....بله
لباس پوشیدی
بله
پس بیا بغلم و تعریف کن اون پسره کی بود
با تردید آمد تو بغلم و شروع به تعریف کردن کرد
دیدگاه ها (۰)

{رمان خلافکار جذاب من 😈 ❤️ }Part¹¹کس دیگه رو میبینی اینجا دا...

#توجه #توجه⭕️❌⭕️❌🔈 بچه ها رمان پسر دایی من شماره پارتاشو اشت...

{رمان خلافکار جذاب من 😈 ❤️}Part¹⁰#آیناز وقتی لباسامو انتخاب ...

🦋رمان پسر دایی من 🦋 part¹⁶سلام امیر هستم دوست پسر نفس هستم ...

ماه خونین🥀❤️‍🔥خوناشام : پارت دوم

پسر کوچولوی من پارت : 5 ته : هی مگه ک...( که یهو دختررو میبی...

عشق چیز خوبیه پارت ۱۲ بادیگارد اومد بادیگارد : قربان فهمیدم ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط