پارت ۱۶
از زبان یونا:
واییی نه فاتحم خوندس این اشغال میخواد ازاین راه که به خانوادم نزدیک بشه به من نزدیک شه
^چیزی شده عزیزم
_ها چی نه نه نشده هیچی نیس فقط حالم خوب نیس
^چیشده دکتر خبر کنیم عزیزم
_نه نه یکم استراحت کنم خوب میشم من میرم بالا یکم حالم بهتر شد دوباره میام
^باشه دخترم برو استراحت کن
_من رفتم
از. زبان جونکوک:
سعی کردم با سهام گذاری تو شرکت باباش بهش نزدیک بشم حالا از دست من فرار میکنی فسقلی تو فقط مال منی من دوباره به دستت میارم داشتم با باباش حرف میزدم که دیدم اومد آه فاک این چه لباسی هست که پوشیده دختره احمق فقط بلده رو مخ من رژه بره صب کن جونکوک صبر داشته باش چنان به فاکت بدم که آرزوی مرگ کنی دختر جون اون بدن سفیدش تو اون لباس قرمز باز خیلی تو چشم بود چه آرایش غلیظی هم کرده بود این که هیچوقت این مدلی لباس نمیپوشید فک کنم متوجه من شد و از ترس من رفت بالا از پله فهمیدم میخواد بره تو اتاقش به یه بهونه ای باباشو سر گرم کردم و رفتم بالا سریع تا خواست درو ببنده پاهای من مانع بسته شدن در شد رفتم داخل و درو قفل کردم
_هی چیکار میکنی دیوونه
+مث اینکه دوباره پیدات کردم گرلم (پوزخند)
_چرا دست از سرم بر نمیداری چرا نمیزاری زندگیمو بکنم هاااا(داد)
+صداتو برای من نبر بالا این چه لباسیه که تو پوشیدی هااا(داد)
_دلم میخواد به تو چه به تو هیچ ربطی نداره الآنم برو بیرون
+معلومه که ربط داره من صاحبتم تو فقط مال منی حق نداری هر غلطی دلت میخواد بکنی
_من مال تو نیستم من فقط مال خودمم تو هم حق نداری برای من تصمیم بگیری
+خفه شووووو
_اونی که باید خفه شه تویی نه من کی بود که رو من اصلحه میکشید کی بود که به من میگفت هرزه کی بود که با تمام بی رحمی منو پرت کرد بیرون از خونش
+یونا عزیزم من....
_من چی ها چی میخوای بگی به جز اینکه متاسفم
+من معذرت میخوام ازت
_معذرت خواهی تو قلب شکسته منو درمون نمیکنه معذرت خواهی تو شب بیداری مامانمو و تب کردنای منو درمون نمیکنه معذرت خواهی های تو گریه های هر شب منو درمون نمیکنه فقط به خاطر تو لعنتی فقط به خاطر کاری که تو باهام کردی من واقعا دوستت داشتم ولی تو چیکار کردی
+بزار برات جبرانشون کنم من دوستت دارم یونا لطفا برگرد دوباره
_من دیگه قلب له شدمو نمیزارم وسط به اندازه کافی اذیت شدم دیگه بیخیالم شو منم آدمم جونکوک
+من فقط میخوام تو کنارم باشی بهت قول میدم یونا دیگه هیچوقت ولت نمیکنم دیگه نمیزارم تو درد بکشی تروخدا برگرد به خاطر من
_چرا باید خاطر تو برام عزیز باشه هاااا چرا باید دوستت داشته باشم چرا باید یه هرزه عوضی که هر روز با یکی لاس میزنع رو دوست داشته باشم
+بسه دیگه دهنتو ببند من خیلی وقته دیگه ازاین غلطا نمیکنم چون توئه لعنتی رو میخوام
_ولی من تو رو نمیخوام دیگه با هزار بد بختی تو رو فراموش کردم بروووو لطفا
+که منو فراموش کردی اره که منو نمیخوای اره خیلی خب ادمت میکنم الان (پوزخند)
هی میرفتم نزدیک تر و اون میرفت عقب تر خورد به دیوار و من دوتا دستامو گذاشتم هر دو طرفش صورتمو نزدیکش کردم و لباشو محکم بوسیدم و....(اسمات)
واییی نه فاتحم خوندس این اشغال میخواد ازاین راه که به خانوادم نزدیک بشه به من نزدیک شه
^چیزی شده عزیزم
_ها چی نه نه نشده هیچی نیس فقط حالم خوب نیس
^چیشده دکتر خبر کنیم عزیزم
_نه نه یکم استراحت کنم خوب میشم من میرم بالا یکم حالم بهتر شد دوباره میام
^باشه دخترم برو استراحت کن
_من رفتم
از. زبان جونکوک:
سعی کردم با سهام گذاری تو شرکت باباش بهش نزدیک بشم حالا از دست من فرار میکنی فسقلی تو فقط مال منی من دوباره به دستت میارم داشتم با باباش حرف میزدم که دیدم اومد آه فاک این چه لباسی هست که پوشیده دختره احمق فقط بلده رو مخ من رژه بره صب کن جونکوک صبر داشته باش چنان به فاکت بدم که آرزوی مرگ کنی دختر جون اون بدن سفیدش تو اون لباس قرمز باز خیلی تو چشم بود چه آرایش غلیظی هم کرده بود این که هیچوقت این مدلی لباس نمیپوشید فک کنم متوجه من شد و از ترس من رفت بالا از پله فهمیدم میخواد بره تو اتاقش به یه بهونه ای باباشو سر گرم کردم و رفتم بالا سریع تا خواست درو ببنده پاهای من مانع بسته شدن در شد رفتم داخل و درو قفل کردم
_هی چیکار میکنی دیوونه
+مث اینکه دوباره پیدات کردم گرلم (پوزخند)
_چرا دست از سرم بر نمیداری چرا نمیزاری زندگیمو بکنم هاااا(داد)
+صداتو برای من نبر بالا این چه لباسیه که تو پوشیدی هااا(داد)
_دلم میخواد به تو چه به تو هیچ ربطی نداره الآنم برو بیرون
+معلومه که ربط داره من صاحبتم تو فقط مال منی حق نداری هر غلطی دلت میخواد بکنی
_من مال تو نیستم من فقط مال خودمم تو هم حق نداری برای من تصمیم بگیری
+خفه شووووو
_اونی که باید خفه شه تویی نه من کی بود که رو من اصلحه میکشید کی بود که به من میگفت هرزه کی بود که با تمام بی رحمی منو پرت کرد بیرون از خونش
+یونا عزیزم من....
_من چی ها چی میخوای بگی به جز اینکه متاسفم
+من معذرت میخوام ازت
_معذرت خواهی تو قلب شکسته منو درمون نمیکنه معذرت خواهی تو شب بیداری مامانمو و تب کردنای منو درمون نمیکنه معذرت خواهی های تو گریه های هر شب منو درمون نمیکنه فقط به خاطر تو لعنتی فقط به خاطر کاری که تو باهام کردی من واقعا دوستت داشتم ولی تو چیکار کردی
+بزار برات جبرانشون کنم من دوستت دارم یونا لطفا برگرد دوباره
_من دیگه قلب له شدمو نمیزارم وسط به اندازه کافی اذیت شدم دیگه بیخیالم شو منم آدمم جونکوک
+من فقط میخوام تو کنارم باشی بهت قول میدم یونا دیگه هیچوقت ولت نمیکنم دیگه نمیزارم تو درد بکشی تروخدا برگرد به خاطر من
_چرا باید خاطر تو برام عزیز باشه هاااا چرا باید دوستت داشته باشم چرا باید یه هرزه عوضی که هر روز با یکی لاس میزنع رو دوست داشته باشم
+بسه دیگه دهنتو ببند من خیلی وقته دیگه ازاین غلطا نمیکنم چون توئه لعنتی رو میخوام
_ولی من تو رو نمیخوام دیگه با هزار بد بختی تو رو فراموش کردم بروووو لطفا
+که منو فراموش کردی اره که منو نمیخوای اره خیلی خب ادمت میکنم الان (پوزخند)
هی میرفتم نزدیک تر و اون میرفت عقب تر خورد به دیوار و من دوتا دستامو گذاشتم هر دو طرفش صورتمو نزدیکش کردم و لباشو محکم بوسیدم و....(اسمات)
۷۹.۶k
۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.