رمان مافیاهای جذاب من ✸ فصل ۲
رمان مافیاهای جذاب من ✸ فصل ۲
# پارت ۱۱
ویو ا.ت : تلفن رو قطع کردم ... جیمین رو به یه پرستار قابل اطمینان سپردم و از بیمارستان خارج شدم به سمت ماشینم حرکت کردمکه صدای اون سوت رو شنیدم بدنم بی حس شد به اطرافم نگاهی انداختم که دیدمش چهرش معلوم نبود پس نباید قضاوت میکردم نمیتونستم بدنم رو تکون بدم حرکت نمیکرد که بهم گفت .....
ناشناس : دلت برام تنگ نشده بود لیدی ؟ ( پوزخند )
ا.ت : برو گم شووووو ( جیغ ) من تورو کشتم من تورو با دستای خودم کشتم تو واقعی نیستی دست از سرم بردار ( گریه و جیغ )
ناشناس : عا عا حیف شد ولی من واقعی ام خب اومدم بهت ثابت کنم که تا تو رو مال خودم نکنم از دنیا نمیرم ( پوزخند ) ( اومد جلوی ا.ت و در گوشش گفت ) فک نکن مراقبت نیستم ... دیدت میزنم ... تا بعد ( رفتش )
ا.ت : تو مردییییی خودم کشتمت ( گریه )
ویو ا.ت : باورم نمیشد اون برگشته ولی من خودم کشتمش با دستای خودم به قتل رسوندمش اون چرا نمیمیره خدایا منو بکششششش ( گریه ) ( نویسنده : فعلا زندگیت دست منه به این راحتیا نمیکشمت راحت باش بدبختی هاتو بکش 😁 )
.....
ویو ا.ت : سریع سوار ماشین شدم و پام رو گذاشتم رو گاز خدایا دارم نابود میشم خودت کمکم کن همینجور داشتم گاز میدادم که یه دفعه تصادف کردم جیزیم نشده بود ماشینم یکم لح شد وقتی اومدم پایین با دیدن چهرهی پسری که بهش زدم ذوق مرگ شدم ......
# پارت ۱۱
ویو ا.ت : تلفن رو قطع کردم ... جیمین رو به یه پرستار قابل اطمینان سپردم و از بیمارستان خارج شدم به سمت ماشینم حرکت کردمکه صدای اون سوت رو شنیدم بدنم بی حس شد به اطرافم نگاهی انداختم که دیدمش چهرش معلوم نبود پس نباید قضاوت میکردم نمیتونستم بدنم رو تکون بدم حرکت نمیکرد که بهم گفت .....
ناشناس : دلت برام تنگ نشده بود لیدی ؟ ( پوزخند )
ا.ت : برو گم شووووو ( جیغ ) من تورو کشتم من تورو با دستای خودم کشتم تو واقعی نیستی دست از سرم بردار ( گریه و جیغ )
ناشناس : عا عا حیف شد ولی من واقعی ام خب اومدم بهت ثابت کنم که تا تو رو مال خودم نکنم از دنیا نمیرم ( پوزخند ) ( اومد جلوی ا.ت و در گوشش گفت ) فک نکن مراقبت نیستم ... دیدت میزنم ... تا بعد ( رفتش )
ا.ت : تو مردییییی خودم کشتمت ( گریه )
ویو ا.ت : باورم نمیشد اون برگشته ولی من خودم کشتمش با دستای خودم به قتل رسوندمش اون چرا نمیمیره خدایا منو بکششششش ( گریه ) ( نویسنده : فعلا زندگیت دست منه به این راحتیا نمیکشمت راحت باش بدبختی هاتو بکش 😁 )
.....
ویو ا.ت : سریع سوار ماشین شدم و پام رو گذاشتم رو گاز خدایا دارم نابود میشم خودت کمکم کن همینجور داشتم گاز میدادم که یه دفعه تصادف کردم جیزیم نشده بود ماشینم یکم لح شد وقتی اومدم پایین با دیدن چهرهی پسری که بهش زدم ذوق مرگ شدم ......
۳.۲k
۰۵ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.