مرورگر شما از پخش ویدیو پشتیبانی نمی‌کند.

فقط تو میتونی پارت

فقط تو میتونی( پارت۳)
فلش بک به ۳ سال پیش
& کانگ لی عشقم زود باش
ک . امدم بریم یونگی الان دیر میشه
& بریم
پایان فلش بک
ا.ت ویو
کلاسا تمام شده بود امدم بیرون از در دانشگاه و راه افتادم که به یه جا رسیدم و صداهایی از پشت دیوار شنیدم
^ اون دختره واقعا دیوانه بود
^ ۲ . اره بابا هیچ کس جرعت نکرده بود با یونگی اونجوری صحبت کنه
^ اره دختر شجاعیه
دوباره راه افتادم رسیدم خونه
نهار خوردم مامان و بابام هنوز نیامده بودن  رفتم داخل اتاقم تحقیقاتی که استاد گفته بود رو انجام دادم و خوابیدم
فردا صبح
وارد دانشگاه شدم طبقه دوم یه صف طولانی بود پرسیدم چی شده که یکی گفت
^ تو صف تلفن واستادیم مین یونگی خیلی وقته داخله و بیرون نمیاد
* که اینطور
رفتم جلو تا به تلفن برسم که یونگی رو درحال صحبت کردن و خندیدن دیدم رفتم تلفن رو از دستش قاپیدم
* بعدا بهتون زنگ میزنه خدافظ
& هیییی چرا اینکارو کردی
* یه نگاه به پشتت بندازه همه توصف هستن اونوقت جنابعالی چند ساعته تلفن رو ول نمیکنی
& باشه خب
اینو گفت و رفت
جونگ کوک ویو
اون صحنه رو دیدم و با پسرا گفتم
ج . فکر کنم قضیه پنج سال پیش قراره تکرار بشه
ن . اره به گمونم
ا.ت ویو
منم رفتم بالا و وارد کلاس شدم استاد نیامده بود
دیدگاه ها (۶۲)

فقط تو میتونی( پارت ۴)منم رفتم بالا و وارد کلاس شدم استاد نی...

فقط تو میتونی( پارت ۵ )فردا صبح تقریبا موقع دانشگاه بود رفتم...

فقط تو میتونی( پارت ۲)همونجوری داشتم میخوردم که  یهو سه تا د...

فقط تو میتونی (پارت ۱)ذوق زیادی داشتم امروز روز اول دانشگاهم...

فیک مافیای سیاه من part 3

هرزه ی حکومتی پارت ۱ویو ا/ت با صدای آلارم گوشیم بیدار شدم با...

love Between the Tides³⁸یک هفته بعد تهیونگرفتم کلاس تهیونگ:س...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط