میراث ابدی 💜پـارت²💜 ڪپ👇
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بابا: عالیجناب ایشون تک دخترم لیلی هستن. براتون راجبش گفته بودم.
عه مگه فارسی بلده؟! عجبا!!! پسره لبخند کوچکی زد که اصلا شبیه لبخند نبود بیشتر شبیه نیشخند بود. هع اینم از اوناست. پسره نکبت. دلم میخواد خفش کنم.....
بابا: دخترم ایشون شاهزاده کوچک شیلا جناب لی جون کی هستن.
لی جونکی: از آشنایتون خوشحالم بانو.
اوه این که از منم خوب تر فارسی میحرفه. مامان اشاره کرد که منم چیزی بگم. ای خداااااا چقدر بدبختم که باید با این حرف بزنم. خداراشکر فقط همین امروزه وگرنه بدبخت میشدم.....
ــ همچنین عالیجناب.
اوقققق حالم به هم خورد این پسری که رو به روم نشسته اصلا عرضه این کلمه رو نداره........
بابا: خب عالیجناب ما تنهاتون میزاریم. دخترم قراره آتروپاتگانو بهتون نشون بده.
جاااااااانننننننننن؟!!!!! خدایاااااا بابامو چرا ازم گرفتی. حتما نقشه مامانمه. من آخرش خودمو از دست این مامانم میکشم. بابا دلم نمیخواد با این پسره باشم چیکار کنمممم. بدبخت تر از من تو این دنیا پیدا نمیکنید. دلم میخواد سرمو بکوبم به دیوااااااار. با احساس اینکه کسی جلو نشست سرمو بلند کردم. یا خدا این دیگه چیه. ناخداگاه رفتم عقب خواستم جیغ بکشم که دستی جلوی دهنم گرفت. صبر کن ببینم این که جونکی خودمونه. دستامو گذاشتم رو دستاش یهو دستاش لرزید. وا این چشه. دستاشو پایین کشیدم. یهو دستاشو کشید. برگشت سمت دیگه ای.....
ــ این چه کاری بود کردی؟ نگفتی سکته میکنم میمیرم؟
هیچی نگفت. این. این به چه جرعتی جوابمو نمیده؟ پسره.. استغفرالله......
ــ هی با توام!!
برگشتم سمتم بهم نگا کرد....
جونکی: این چه طرزصحبت کردنه؟
ــ ببخشید نمیدونستم باید از شما درمورد طرز حرف زدنم مشاوره بگیرم.
صورتش قرمز شد. بله ما اینیم. از مادر نزاییده کسی بتونه با ما در بیفته. با این زبونم صدها خواستگارمو انداختم تو گ.و.ه خوردن. زود چهره خونسردشو گرفت.....
جونکی: به هر حال حالا من رئیستم. باید به حرفام گوش کنی.
ــ بله؟ من فقط همراهیت میکنم. همین.
جونکی: چطور جرعت میکنی منو مفرد خطاب کنی؟
ــ عرضه جمع خطاب کردنو نداری.
اومد جلوتر رفتم عقب. خوردم به دیوار. ای به خشکی شانس. ای شانس از اول هم منو یاری نکردی به حسابت خواهم رسید. مینهو نیشخندی زد.....
جونکی: چیه ترسیدی جوجه؟
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#لایک #کامنت یادتون نره😉😍
فالــو = ۲بڪ
#میراث_ابدی
بابا: عالیجناب ایشون تک دخترم لیلی هستن. براتون راجبش گفته بودم.
عه مگه فارسی بلده؟! عجبا!!! پسره لبخند کوچکی زد که اصلا شبیه لبخند نبود بیشتر شبیه نیشخند بود. هع اینم از اوناست. پسره نکبت. دلم میخواد خفش کنم.....
بابا: دخترم ایشون شاهزاده کوچک شیلا جناب لی جون کی هستن.
لی جونکی: از آشنایتون خوشحالم بانو.
اوه این که از منم خوب تر فارسی میحرفه. مامان اشاره کرد که منم چیزی بگم. ای خداااااا چقدر بدبختم که باید با این حرف بزنم. خداراشکر فقط همین امروزه وگرنه بدبخت میشدم.....
ــ همچنین عالیجناب.
اوقققق حالم به هم خورد این پسری که رو به روم نشسته اصلا عرضه این کلمه رو نداره........
بابا: خب عالیجناب ما تنهاتون میزاریم. دخترم قراره آتروپاتگانو بهتون نشون بده.
جاااااااانننننننننن؟!!!!! خدایاااااا بابامو چرا ازم گرفتی. حتما نقشه مامانمه. من آخرش خودمو از دست این مامانم میکشم. بابا دلم نمیخواد با این پسره باشم چیکار کنمممم. بدبخت تر از من تو این دنیا پیدا نمیکنید. دلم میخواد سرمو بکوبم به دیوااااااار. با احساس اینکه کسی جلو نشست سرمو بلند کردم. یا خدا این دیگه چیه. ناخداگاه رفتم عقب خواستم جیغ بکشم که دستی جلوی دهنم گرفت. صبر کن ببینم این که جونکی خودمونه. دستامو گذاشتم رو دستاش یهو دستاش لرزید. وا این چشه. دستاشو پایین کشیدم. یهو دستاشو کشید. برگشت سمت دیگه ای.....
ــ این چه کاری بود کردی؟ نگفتی سکته میکنم میمیرم؟
هیچی نگفت. این. این به چه جرعتی جوابمو نمیده؟ پسره.. استغفرالله......
ــ هی با توام!!
برگشتم سمتم بهم نگا کرد....
جونکی: این چه طرزصحبت کردنه؟
ــ ببخشید نمیدونستم باید از شما درمورد طرز حرف زدنم مشاوره بگیرم.
صورتش قرمز شد. بله ما اینیم. از مادر نزاییده کسی بتونه با ما در بیفته. با این زبونم صدها خواستگارمو انداختم تو گ.و.ه خوردن. زود چهره خونسردشو گرفت.....
جونکی: به هر حال حالا من رئیستم. باید به حرفام گوش کنی.
ــ بله؟ من فقط همراهیت میکنم. همین.
جونکی: چطور جرعت میکنی منو مفرد خطاب کنی؟
ــ عرضه جمع خطاب کردنو نداری.
اومد جلوتر رفتم عقب. خوردم به دیوار. ای به خشکی شانس. ای شانس از اول هم منو یاری نکردی به حسابت خواهم رسید. مینهو نیشخندی زد.....
جونکی: چیه ترسیدی جوجه؟
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#لایک #کامنت یادتون نره😉😍
فالــو = ۲بڪ
#میراث_ابدی
۱۶.۷k
۱۷ بهمن ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.