پارت چهلم دوست دخترم باش
پارت چهلم دوست دخترم باش😍😘
پارت تهیونگ
بلند شدم و خودمو خم کردم و رفتم تو یه سانتی متری رزی و گفتم
#بنده اگه هلم نمیدادین این اتفاقا نمیوفتاد
با این حرفم رزی چشمام رو دوبار از روی حرص باز و بسته کرد وفاصله رو کمتر
کرد گفت
+اگه شما یهویی خودتو برنمیگردوندی هم اینجوری نمیشد
رزی ساکت شد
اما هر دومون دوباره روبه روی هم بودیم
رزی که داشت از تند تند حرف زدنش نفس نفس میزد و منم که مث مجسمه جلوش واستاده بودم و نگاه چشماش میکردم
۵ ثانیه گذشت و سکوتی در اتاق حکم فرما بود
پارت رزی
۵ ثانیه گذشته بود و من و تهیونگ فقط به هم نگاه می کردیم و تکون هم نمیخوردم
که با صدای جونگکوک بدنم یکم از ترس لرزید
&میخواین برم بیرون کار نصفه کارتون رو تموم کنین؟
پارت تهیونگ
حرف جونگکوک رو که شنیدم فرصت رو مناسب دونستم که کار رو تموم کنم
#نه نیازی نیست
و بعد از گفتن این حرفم تو نیم ثانیه سریع یه بوس کوچولو روی لبای رزی کاشتنم
تو همون حالت به چشمای رزی که داشت از حدقه در میومد نگاهی انداختم و زیر گوشش گفتم
#نمیزارم همینجوری ولم کنی بری .........
سرمو از لای موهای رزی در آوردم و توی موازات رزی واستادم
تو عالم توهم بود
با دیدن قیافش خندم گرفت
دستامو جلوی صورتی رزی گرفتم و تکون دادم
#هی اینجایی؟؟!!؟....
با این کارم سرشو تکون داد
+ چییییی...چییی میگی؟؟
از روی تخت بلند شدم و همینطور که داشتم از اتاق خارج میشدم گفتم
#به یجی بگو دکتر شخصیمونی.....
به جونگکوک که رسیدم گفتم
&فهمیدی که چی گفتم
با این حرفم کوک یکی محکم زد به باسنم
&باشه بابا فهمیدم من برم رزی رو از شک در بیارم
#هیییییی
فلش پارت رزی
تهیونگ که از اتاق خارج شد بدنم شل شد و محکم افتادم روی تخت و با صدای بلند ناله کردم
+واااای خدااااا
که یهویی صورت جونگکوک مث جن جلو صورتم ظاهر شد
اینقدر ترسیدم که جیغ کوچولویی کشیدم اما جونگکوک دستشو گذاشت رو دهنمو گرفت
&هی چخبرته؟؟؟!!!
با این حرکتش جا خوردم
کوک که دستشو از رو دهنم برداشت گفتم
+من آخر به مرگ طبیعی نمیرم شماها با کاراتون منو سکته قلبی میدین
با این حرفم کوک زد زیر خنده و گفت
&خب بابا تازه اینکه چیزی نیس من کلی سیکس پک دار....
دستمو گذاشتم روی دهنش و انگشتمو به علامت خفه روی بینیم گذاشتم
+هیچی نگو اعصابم خورده
کوک دستاشو به معنای تسلیم بالا برد
مث جنازه افتادم روی تخت
&ببین من کلی حرف دارم برات
با این حرفش تعجب کردم
کوک چ حرفی میتونه با من داشته باشه؟؟؟
پایان پارت چهلم دوست دخترم باش❤️😍
لایک و فالو یادتون نره❤️💋
پارت تهیونگ
بلند شدم و خودمو خم کردم و رفتم تو یه سانتی متری رزی و گفتم
#بنده اگه هلم نمیدادین این اتفاقا نمیوفتاد
با این حرفم رزی چشمام رو دوبار از روی حرص باز و بسته کرد وفاصله رو کمتر
کرد گفت
+اگه شما یهویی خودتو برنمیگردوندی هم اینجوری نمیشد
رزی ساکت شد
اما هر دومون دوباره روبه روی هم بودیم
رزی که داشت از تند تند حرف زدنش نفس نفس میزد و منم که مث مجسمه جلوش واستاده بودم و نگاه چشماش میکردم
۵ ثانیه گذشت و سکوتی در اتاق حکم فرما بود
پارت رزی
۵ ثانیه گذشته بود و من و تهیونگ فقط به هم نگاه می کردیم و تکون هم نمیخوردم
که با صدای جونگکوک بدنم یکم از ترس لرزید
&میخواین برم بیرون کار نصفه کارتون رو تموم کنین؟
پارت تهیونگ
حرف جونگکوک رو که شنیدم فرصت رو مناسب دونستم که کار رو تموم کنم
#نه نیازی نیست
و بعد از گفتن این حرفم تو نیم ثانیه سریع یه بوس کوچولو روی لبای رزی کاشتنم
تو همون حالت به چشمای رزی که داشت از حدقه در میومد نگاهی انداختم و زیر گوشش گفتم
#نمیزارم همینجوری ولم کنی بری .........
سرمو از لای موهای رزی در آوردم و توی موازات رزی واستادم
تو عالم توهم بود
با دیدن قیافش خندم گرفت
دستامو جلوی صورتی رزی گرفتم و تکون دادم
#هی اینجایی؟؟!!؟....
با این کارم سرشو تکون داد
+ چییییی...چییی میگی؟؟
از روی تخت بلند شدم و همینطور که داشتم از اتاق خارج میشدم گفتم
#به یجی بگو دکتر شخصیمونی.....
به جونگکوک که رسیدم گفتم
&فهمیدی که چی گفتم
با این حرفم کوک یکی محکم زد به باسنم
&باشه بابا فهمیدم من برم رزی رو از شک در بیارم
#هیییییی
فلش پارت رزی
تهیونگ که از اتاق خارج شد بدنم شل شد و محکم افتادم روی تخت و با صدای بلند ناله کردم
+واااای خدااااا
که یهویی صورت جونگکوک مث جن جلو صورتم ظاهر شد
اینقدر ترسیدم که جیغ کوچولویی کشیدم اما جونگکوک دستشو گذاشت رو دهنمو گرفت
&هی چخبرته؟؟؟!!!
با این حرکتش جا خوردم
کوک که دستشو از رو دهنم برداشت گفتم
+من آخر به مرگ طبیعی نمیرم شماها با کاراتون منو سکته قلبی میدین
با این حرفم کوک زد زیر خنده و گفت
&خب بابا تازه اینکه چیزی نیس من کلی سیکس پک دار....
دستمو گذاشتم روی دهنش و انگشتمو به علامت خفه روی بینیم گذاشتم
+هیچی نگو اعصابم خورده
کوک دستاشو به معنای تسلیم بالا برد
مث جنازه افتادم روی تخت
&ببین من کلی حرف دارم برات
با این حرفش تعجب کردم
کوک چ حرفی میتونه با من داشته باشه؟؟؟
پایان پارت چهلم دوست دخترم باش❤️😍
لایک و فالو یادتون نره❤️💋
- ۳.۱k
- ۰۹ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط