پارت ۲

پارت ۲
ا.ت رفت رو تراس سیگارشو روشن کرد و نشست و کشید
کوک ویو:/
تشنم بود بلند شدم که برم اب بخورم دیدم ا.ت نیس همه جارو گشتم نبود رفتم تو تراس که دیدم
ا.ت...... ا.ت من داره سیگار میکشه
کوک:ا.ت داری چیکار میکنی؟؟
تو....تو....تو داری سیگار میکشی *عصبانی*
ا.ت:من....من.....
کوک:من چی ا.ت؟؟دِ بگو دیگه لعنتی من چییی؟؟*داد*
ا.ت ویو:/
داشتم سیگارمو میکشیدم دیدم یکی داره صدام میکنه برگشتم دیدم کوکه ترسیدم سیگار از دستن افتاد
با دادی که سرم کشید خیلی ترسیم
کوک:ت سیگار میکشی؟؟
از کی ؟؟ بگو ببینم لعنتی؟؟
ا.ت: بغضمو شکستم گفتم :
از موقعی که رفدی . از موقعی که نتونستم دوریت  تحمل کنم به سیگار رو اوردم هقق😭😭
چیکار میکردم هااااا؟؟؟ یگو دیگه لعنتی چیکار؟؟
تو نبودی دوریت برام سخت بود نمیتونستم هق هق😭😭
کوک:اینجوری که ا.ت گفت خیلی ناراحت شدم ینی نتونست فق دو ماه صب کنه ؟؟
کوک*بغض*: درسته که نمیتونستی ولی نباید سیگار میکشیدی
ا.ت: هق😭 ب..بیخشید خب دیگه نمیکشم
کوک: عافرین دختر خوب حتی اگه منم نبودم حق نداری به خودت اسیب بزنی مگه اینکه من نباشمو منو کلا نخوای(کیه که ی جنتلمنو نخواد اخه کیه؟؟)
ا.ت:باشه ببخشید🥺
کوک سیگارو فندکو ورداشت از تراس پرت کرد بیرون و گفت: دیگه تموم شد بریم بخوابیم من فردا به حسابت میرسم
ا.ت: حساب چی؟؟
کوک: بیبی ینی میگی این کارت بدون تنبیه بمونه؟؟
ا‌.ت: من که معذرت خواخی کردم🥺
کوک: اونجوری نکن اونجوری نکن که رو من اثر نمیزاره
ولی هر کار بدی ی تنبیه داره الان که من خستم بریم بخوابیم فردا باهات کار دارم
ا.ت: باشه بابا
رفتیم رو تخت زیر پتو تو بغل گرم کوک با هم خوابیدیم
(و فرداش ا.ت به تنبیهش رسید تا دیگه از این غلطا نکنه🤣)
پایان🫂🖇💜