عشق تنهایی🐯🌓✨p 16
ویو مایا🌓✨
صبح بلند شدم میدونستم میکاپ ارتیست تهیونگ میشم بخواطر همین دوستم کای رو بردم کمپانی تا حرص تهیونگ رو در بیارم به کای گفتم شده ببوسم تا حرصش دراد خلاصه رفتیم کمپانی از منشی اجازه گرفتم (بچه ها خیلی ها گفتن چرا شغل تهیونگ از شرکت به ایدل تغییر کرد شرکت بعد از مرخص شدم مایا ورشکسته شد بخواطر همین تهیونگ ایدل شد و بعد از یک سال قبولش کردن و گفتن با دختر تو رابطه نباشه ولی اون لیانا رو پیدا کرد و اینا دیگه بهتون گفتم بریم سراغ ادامش...)
خلاصه اینا رفتن کمپانی از منشی اجازه گرفتن رفتن داخل اعضا با تعجب نگا میکردم ولی تهیونگ اعصبانی بود
شوگا:سلام مایا خیلی وقته ندیدمت
مایا:سلام منم همین طور
یکی یکی خودشون رو به کای معرفی کردن تا به تهیونگ رسیدم
تهیونگ:چه عجب دیدمت
مایا:مگه باید میدید اقای کیم
تهیونگ:تا دوسال پیش عشق بودم الان شدم اقای کیم
مایا:گذشته رو فراموش کن من الان دیگه دوست پسر دارم
که کای مایا رو میبوسه از لب تهیونگ از اعصبانیت قرمز شده بود
جیمین:من ارومش میکنم خوش حال شدم از دیدنتون
جیمین:تهیونگ تو چت شده تو خودت الان زن داری دوتا بچه داری چی شده
تهیونگ:میدونم ولی نمیتونم ازش دست بکشم هنوز عاشقتم
جیمین:خودت دیدی اون عاشق یکی دیگس
تهیونگ:میدونم.... میدونم که هنوز شعله ی عشقمون داره میسوزه ولی به روی خودش نمیاره
جیمین:تهیونگ چرت نگو بچه بیا پایین
تهیونگ:نه باید یه کاری کنم یه نقشه دارم
جیمین:من دیگه نمیدونم خودت میدونی
جیمین میره و تهیونگ تنها میشه
ادامه دارد .......
اسکی ممنوع❌
صبح بلند شدم میدونستم میکاپ ارتیست تهیونگ میشم بخواطر همین دوستم کای رو بردم کمپانی تا حرص تهیونگ رو در بیارم به کای گفتم شده ببوسم تا حرصش دراد خلاصه رفتیم کمپانی از منشی اجازه گرفتم (بچه ها خیلی ها گفتن چرا شغل تهیونگ از شرکت به ایدل تغییر کرد شرکت بعد از مرخص شدم مایا ورشکسته شد بخواطر همین تهیونگ ایدل شد و بعد از یک سال قبولش کردن و گفتن با دختر تو رابطه نباشه ولی اون لیانا رو پیدا کرد و اینا دیگه بهتون گفتم بریم سراغ ادامش...)
خلاصه اینا رفتن کمپانی از منشی اجازه گرفتن رفتن داخل اعضا با تعجب نگا میکردم ولی تهیونگ اعصبانی بود
شوگا:سلام مایا خیلی وقته ندیدمت
مایا:سلام منم همین طور
یکی یکی خودشون رو به کای معرفی کردن تا به تهیونگ رسیدم
تهیونگ:چه عجب دیدمت
مایا:مگه باید میدید اقای کیم
تهیونگ:تا دوسال پیش عشق بودم الان شدم اقای کیم
مایا:گذشته رو فراموش کن من الان دیگه دوست پسر دارم
که کای مایا رو میبوسه از لب تهیونگ از اعصبانیت قرمز شده بود
جیمین:من ارومش میکنم خوش حال شدم از دیدنتون
جیمین:تهیونگ تو چت شده تو خودت الان زن داری دوتا بچه داری چی شده
تهیونگ:میدونم ولی نمیتونم ازش دست بکشم هنوز عاشقتم
جیمین:خودت دیدی اون عاشق یکی دیگس
تهیونگ:میدونم.... میدونم که هنوز شعله ی عشقمون داره میسوزه ولی به روی خودش نمیاره
جیمین:تهیونگ چرت نگو بچه بیا پایین
تهیونگ:نه باید یه کاری کنم یه نقشه دارم
جیمین:من دیگه نمیدونم خودت میدونی
جیمین میره و تهیونگ تنها میشه
ادامه دارد .......
اسکی ممنوع❌
۹.۰k
۳۰ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.