Part37
#Part37
افرا:به جیمین چیکارداری چرا خفش کنه جااان چشام چارتاشدالان یکی ازمن دفاع کرد ته:افراشی رونیاشی ک چیزی نگف چر جوش میاری جین:اینام جفت شدن هعییی سینگلی ودستشوگذاش روشونه نامجونو گف داش هم منو ت موندیم ک جیهوپ:هی منم هستم جین:ارع داشم توام بیابه جمع سینگلاینی باید برم درخواست همسریابی بدم ینی من با این فیس قشنگم باید تنها باشم اخه هممون به اداهاش میخندیدیم رویا:چرا درخواست بدی منم تنهام بعدفهمید چی گفته یهو جلو دهنشوگرف که جین با تعجبوبقیمون بهشون خندیدیم خلاصه اونشب خیلی خش گذشت خیلی خندیدیم ولی هی هرازگاهی به افرانگاه میکردم خدایی دخترخوبیه ازش خشم میاد................................................دوروز بعدرستا
ازخواب بیدارشدم میخواستم بلندشم که روکمرم باز احساس سنگینی کردم این بشر ادم نمیشع+افرایاخودت بردار یا باز پرتت میکنم پایین افرا:هممم باشع باشع منم دوست دارم+چی زرمیزنی پاتوبردارافرا:هممم باشه باشع بعدا میریم ن این ادم نمیشه بادستم هلش دارم ک افتادروی مانیاورونیاک همشون بادادگفتن:اخخخخ بمیرن شمادوتاافرا:کی بود چی بودمانیاورونیابا لگدپرتش کردن اونورمانی رونی:هیچی نبودگمشو اونورافرا:خب چرامنو میزنین رستا هلم میده هی +مثه ادم بخواب تا هلت ندم ماشاالله انگارخرسی بیدارم ک نمیشی امددنبالم کنه که دویدم ت سرویسو درو بستم مطمئنم پسرارو بیدارکردیم ولی دبگه اونام عادت کردن دیگه نمیان ت اتاقمون چون میدونن صبحا سرووعضمون مناسب نی بعدبیرون رفتن ازسرویس چشمم افتاد ب پنجره ک هواابری بودوداشت نم نم بارون میومدپریدم هواوگفتم:ایووووول همشون:خب مرگ چته رویا:بیا اینم جنیی شده یه تیشرت لش تنم بودو پس فقط دویدم طرف اتاق کوک ولی خواب بود رفتم کنترشوتند تندصداش زدم+هی هی کوک بیدارشو بدوکوک:همم+بیا اینم یه خرس دیگه کوکی بیدارشو کارت دارم بدوووکوک:هیونگ توروخدابزاربخوابم+واات هیونگ کیه پاشو ببینم کوووک یه چشمشوبازکردوتامنو دیدی سریع سره جاش میخ نشستوباتعجب نگام کردحتی پلکم نمیزددستمو جلوش تکون دادمو گفتم:الوو کجایی یهو به خودش امدو گف:کارم داشتی+اره بلندشو اماده شوکوک:کجا+امم بریم سره قرارسرموانداختم پایین خجالت کشیدم خوکوک:امروز؟ +اره مگه چشه کوک:هیچی هنوخواب الود بودبلندشدک دیدم فقط یه شورتک پاشه خاک به سرم چرا توجه نکردم که لباس نداره+هییی سریع رومواونورکردم +ببخشید حواسم نبودک لباس نداری انگارخودشم تازه فهمیده بودکه صدای دویدنشولباس تن کردنش امدکوک:عاااخودمم یادم نبودبرگشتم طرفشوگفتم:خب میای بریم امدجلوم وایسادوگف:ولی هوابارونیه که+چون بارونیه میخوام ک بریم این هوارودوس دارم چن ثانیه بهم خیره شدوگف:اووم باشه تاده دیقه دیگه اماده باش
افرا:به جیمین چیکارداری چرا خفش کنه جااان چشام چارتاشدالان یکی ازمن دفاع کرد ته:افراشی رونیاشی ک چیزی نگف چر جوش میاری جین:اینام جفت شدن هعییی سینگلی ودستشوگذاش روشونه نامجونو گف داش هم منو ت موندیم ک جیهوپ:هی منم هستم جین:ارع داشم توام بیابه جمع سینگلاینی باید برم درخواست همسریابی بدم ینی من با این فیس قشنگم باید تنها باشم اخه هممون به اداهاش میخندیدیم رویا:چرا درخواست بدی منم تنهام بعدفهمید چی گفته یهو جلو دهنشوگرف که جین با تعجبوبقیمون بهشون خندیدیم خلاصه اونشب خیلی خش گذشت خیلی خندیدیم ولی هی هرازگاهی به افرانگاه میکردم خدایی دخترخوبیه ازش خشم میاد................................................دوروز بعدرستا
ازخواب بیدارشدم میخواستم بلندشم که روکمرم باز احساس سنگینی کردم این بشر ادم نمیشع+افرایاخودت بردار یا باز پرتت میکنم پایین افرا:هممم باشع باشع منم دوست دارم+چی زرمیزنی پاتوبردارافرا:هممم باشه باشع بعدا میریم ن این ادم نمیشه بادستم هلش دارم ک افتادروی مانیاورونیاک همشون بادادگفتن:اخخخخ بمیرن شمادوتاافرا:کی بود چی بودمانیاورونیابا لگدپرتش کردن اونورمانی رونی:هیچی نبودگمشو اونورافرا:خب چرامنو میزنین رستا هلم میده هی +مثه ادم بخواب تا هلت ندم ماشاالله انگارخرسی بیدارم ک نمیشی امددنبالم کنه که دویدم ت سرویسو درو بستم مطمئنم پسرارو بیدارکردیم ولی دبگه اونام عادت کردن دیگه نمیان ت اتاقمون چون میدونن صبحا سرووعضمون مناسب نی بعدبیرون رفتن ازسرویس چشمم افتاد ب پنجره ک هواابری بودوداشت نم نم بارون میومدپریدم هواوگفتم:ایووووول همشون:خب مرگ چته رویا:بیا اینم جنیی شده یه تیشرت لش تنم بودو پس فقط دویدم طرف اتاق کوک ولی خواب بود رفتم کنترشوتند تندصداش زدم+هی هی کوک بیدارشو بدوکوک:همم+بیا اینم یه خرس دیگه کوکی بیدارشو کارت دارم بدوووکوک:هیونگ توروخدابزاربخوابم+واات هیونگ کیه پاشو ببینم کوووک یه چشمشوبازکردوتامنو دیدی سریع سره جاش میخ نشستوباتعجب نگام کردحتی پلکم نمیزددستمو جلوش تکون دادمو گفتم:الوو کجایی یهو به خودش امدو گف:کارم داشتی+اره بلندشو اماده شوکوک:کجا+امم بریم سره قرارسرموانداختم پایین خجالت کشیدم خوکوک:امروز؟ +اره مگه چشه کوک:هیچی هنوخواب الود بودبلندشدک دیدم فقط یه شورتک پاشه خاک به سرم چرا توجه نکردم که لباس نداره+هییی سریع رومواونورکردم +ببخشید حواسم نبودک لباس نداری انگارخودشم تازه فهمیده بودکه صدای دویدنشولباس تن کردنش امدکوک:عاااخودمم یادم نبودبرگشتم طرفشوگفتم:خب میای بریم امدجلوم وایسادوگف:ولی هوابارونیه که+چون بارونیه میخوام ک بریم این هوارودوس دارم چن ثانیه بهم خیره شدوگف:اووم باشه تاده دیقه دیگه اماده باش
۶.۰k
۰۹ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.