فیک درد عشق
فیک درد عشق
پارت بیست و دو
تهیونگ
ا/ت خیلی مست شده بود و رسما دیگه داشت توهم میزد
∆ برگردیم خونه
- اره
∆ باشه پس بیا بریم
تهیونگ
همینکه ا/ت از سر جاش بلند شد تعادلش رو از دست داد و من هم برای اینکه نیفته گرفتمش
∆ حالت خوبه
- نه نمیتونم راه برم
∆ باشه پس بیا من بغلت میکنم
- ممنونم عزیزم
∆ عزیزم؟
- اره عزیزم
(تهیونگ رو اکلیلی تصور کنید)
تهیونگ ا/ت رو براید استایل بغل میکنه و تا دم در ماشینش میبره
داخل مسیر ا/ت خواب بود و من به اون چهره ی معصومش خیره بودم
چرا ؟
چرا نمیتونستم ازش چشم بردارم
فکر کنم خدا از روی زیبایی چهره ی ا/ت
ماه رو درست کرده بود
بعد از نیم ساعت رسیدم دم در عمارت جئون
ساعت ها بود که جونگ کوک دم در عمارت منتظر همسرش بود ولی خبری از ا/ت نبود
تا اینکه در ورودی عمارت باز شد و ماشین فراری سیاهی وارد حیاط شد
+ تو اینجا چیکار میکنی
∆ اومد همسرت رو برسونم
+ ا/ت پیش تو بود
∆ اره
+ چرا جواب گوشیش رو نمیداد؟
∆ شاید نخواسته لحظات خوب زندگیش رو با حرفات نابود کنی؟
+ خفه شو مرتیکه اصلا میدونی داری چه زری میزنی(عربده)
∆ حقیقت تلخه
نیست؟
+ دهنت رو ببند
(رفت سمت ا/ت تا پیادش کنه)
∆ مراقب ا/ت باش
+ ا/ت نه خانم کیم
تکرار کن دهنت عادت کنه
∆ خودش گفت این شکلی صداش کنم اونوقت تو کی باشی که بگی اونجوری صداش نکن
+ نگهبان این سگ ولگرد رو از حیاط بنداز بیرون
∆ من خودم میرم ولی بدون ا/ت تا ابد مال تو نیست
+ گمشو
پارت بیست و دو
تهیونگ
ا/ت خیلی مست شده بود و رسما دیگه داشت توهم میزد
∆ برگردیم خونه
- اره
∆ باشه پس بیا بریم
تهیونگ
همینکه ا/ت از سر جاش بلند شد تعادلش رو از دست داد و من هم برای اینکه نیفته گرفتمش
∆ حالت خوبه
- نه نمیتونم راه برم
∆ باشه پس بیا من بغلت میکنم
- ممنونم عزیزم
∆ عزیزم؟
- اره عزیزم
(تهیونگ رو اکلیلی تصور کنید)
تهیونگ ا/ت رو براید استایل بغل میکنه و تا دم در ماشینش میبره
داخل مسیر ا/ت خواب بود و من به اون چهره ی معصومش خیره بودم
چرا ؟
چرا نمیتونستم ازش چشم بردارم
فکر کنم خدا از روی زیبایی چهره ی ا/ت
ماه رو درست کرده بود
بعد از نیم ساعت رسیدم دم در عمارت جئون
ساعت ها بود که جونگ کوک دم در عمارت منتظر همسرش بود ولی خبری از ا/ت نبود
تا اینکه در ورودی عمارت باز شد و ماشین فراری سیاهی وارد حیاط شد
+ تو اینجا چیکار میکنی
∆ اومد همسرت رو برسونم
+ ا/ت پیش تو بود
∆ اره
+ چرا جواب گوشیش رو نمیداد؟
∆ شاید نخواسته لحظات خوب زندگیش رو با حرفات نابود کنی؟
+ خفه شو مرتیکه اصلا میدونی داری چه زری میزنی(عربده)
∆ حقیقت تلخه
نیست؟
+ دهنت رو ببند
(رفت سمت ا/ت تا پیادش کنه)
∆ مراقب ا/ت باش
+ ا/ت نه خانم کیم
تکرار کن دهنت عادت کنه
∆ خودش گفت این شکلی صداش کنم اونوقت تو کی باشی که بگی اونجوری صداش نکن
+ نگهبان این سگ ولگرد رو از حیاط بنداز بیرون
∆ من خودم میرم ولی بدون ا/ت تا ابد مال تو نیست
+ گمشو
۲.۰k
۰۱ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.