رمان
#رمان
#سخت_ترین_کارم
#part:۲۰
ویو ا.ت
ا.ت:همتونو میفرستیم خونهاتون کارمون باشما تمومه مرسی که کمکمون کردید و عذر میخوام که اذیت شدید و خیلی مشکلات براتون پیش اومد
همشون شکه شده بودن بعد چندتا سوال پرسیدن جواب دادم و اینا
تهیونگ:ی سوال چرا ما رو برای کمک خاستی
ا.ت:این ی رازه
همشون:اوووووو اوکی
انگاری تهیونگ یکم ناراحت بود خلاصه وسایلشونو جمع کردن و سوار ماشین شدن
هانی:لطفا درباره ما به کسی نگییییید و الا بد میشه
همه:هیچی نمیگیم
همشون سوار شدن و رفتن به خونهاشون
هانی:ولی باهاشون خوش گذشتااااااا
ا.ت:اره خیلی، دست من بود میزاشتمشون بمونن
خب بگذریم بیا بریم داخل ادامه نقشه
هانی:اوکی
ا.ت:جکسون رو میزدیم و میندازیمش تو انبار بعد به صورت جاسوسی میریم مخفیگاه سوهو اونیکه فقط خودش میره و اینا اوکی؟
هانی:اوکی
ا.ت:بعدش دست راست سوهو رو میدزدیم و میاریمش انبار و همه ی اطلاعات رو از اون میگیرم بعد که گرفتیم
میریم سراغ سوهو
هانی:اوکی بیا آماده بشیم
ا.ت:اوکی
رفتیم لباس پوشیدیم(عکساشون بعدا میزارم)اسلحه هامونو بردیم چان و یوهان هم اومدن و سوار ماشین شدیم
یک ساعت بعد به مخفیگاه سوهو رسیدیم
ا.ت:چان و یوهان شما برید جکسون رو بدزدیم ببرید انبار
چان و یوهان:اوکی
ا.ت:هانی بریم دست راست سوهو رو گیر بندازیم
هانی:اوکی
دست راست سوهو داشت حرف میزد ولی خود سوهو نبود من و هانی وارد شدیم هرکی اونجا بود هانی زد بهش شلیک کرد
منم دوتا زدم تو دوتا پاهای دست راست سوهو که زمین افتاد با چندتا مشت هم بیهوشش کردم
بعد....
پایان پارت بیستم
حمایت یادتون نره
میدونم کمه اما الان باید برم ببخشید اخر شب جبران میکنم
#بی_تی_اس
#BTS
#ارمی
#ARMY
#رمان_از_بی_تی_اس
#ROMAN_OF_BTS
#چا_اون_وو
#cha_eun_woo
#فیک
#fake
#وانشات
#vanshat
#سخت_ترین_کارم
#part:۲۰
ویو ا.ت
ا.ت:همتونو میفرستیم خونهاتون کارمون باشما تمومه مرسی که کمکمون کردید و عذر میخوام که اذیت شدید و خیلی مشکلات براتون پیش اومد
همشون شکه شده بودن بعد چندتا سوال پرسیدن جواب دادم و اینا
تهیونگ:ی سوال چرا ما رو برای کمک خاستی
ا.ت:این ی رازه
همشون:اوووووو اوکی
انگاری تهیونگ یکم ناراحت بود خلاصه وسایلشونو جمع کردن و سوار ماشین شدن
هانی:لطفا درباره ما به کسی نگییییید و الا بد میشه
همه:هیچی نمیگیم
همشون سوار شدن و رفتن به خونهاشون
هانی:ولی باهاشون خوش گذشتااااااا
ا.ت:اره خیلی، دست من بود میزاشتمشون بمونن
خب بگذریم بیا بریم داخل ادامه نقشه
هانی:اوکی
ا.ت:جکسون رو میزدیم و میندازیمش تو انبار بعد به صورت جاسوسی میریم مخفیگاه سوهو اونیکه فقط خودش میره و اینا اوکی؟
هانی:اوکی
ا.ت:بعدش دست راست سوهو رو میدزدیم و میاریمش انبار و همه ی اطلاعات رو از اون میگیرم بعد که گرفتیم
میریم سراغ سوهو
هانی:اوکی بیا آماده بشیم
ا.ت:اوکی
رفتیم لباس پوشیدیم(عکساشون بعدا میزارم)اسلحه هامونو بردیم چان و یوهان هم اومدن و سوار ماشین شدیم
یک ساعت بعد به مخفیگاه سوهو رسیدیم
ا.ت:چان و یوهان شما برید جکسون رو بدزدیم ببرید انبار
چان و یوهان:اوکی
ا.ت:هانی بریم دست راست سوهو رو گیر بندازیم
هانی:اوکی
دست راست سوهو داشت حرف میزد ولی خود سوهو نبود من و هانی وارد شدیم هرکی اونجا بود هانی زد بهش شلیک کرد
منم دوتا زدم تو دوتا پاهای دست راست سوهو که زمین افتاد با چندتا مشت هم بیهوشش کردم
بعد....
پایان پارت بیستم
حمایت یادتون نره
میدونم کمه اما الان باید برم ببخشید اخر شب جبران میکنم
#بی_تی_اس
#BTS
#ارمی
#ARMY
#رمان_از_بی_تی_اس
#ROMAN_OF_BTS
#چا_اون_وو
#cha_eun_woo
#فیک
#fake
#وانشات
#vanshat
۳.۹k
۳۱ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.