فیک : ددی مافیایی من
فیک : ددی مافیایی من
پارت : ۴۴
جیا ویو :
که بعد از نیم ساعت پسرا اومدن ولی بغله نامجون یه دختر بچه کیوت بود و کنارشم یه زنه کیوت و هات مثله خودش وایساده بود
ولی نامجونی از اون هات تر و کیوت تر بود ( حق 👍😌)
به اون بچه که بغله نامجون بود نگاه کردم
خیلی کیوت بود
شبیهه نامی بود همینطور داشتم به اون دختر بچه داخله بغله نامجون که بهش میخورد دخترش باشه نگاه میکردم که دیدم پسرا اومدن سره میزه ما
پسرا : سلام
تهیونگ و جیا : سلام
نایون ( زن نامجون😭😭) : سلام
جیا : اووو سلام تو حتما باید زنه نامجونی باشی نه؟
نایون : اره زنه نامجونم
جیا : از اشنایی باحات خوشوقتم
نایون : منم
نلی : تلام خاله اسمت تیه؟ ( سلام خاله اسمت چیه)
( داشتم با زنه نامجون حال و احوال پرسی میکردم که دختره نامجونی ازم اسممو پرسید وایییی ننه کیوت گفتم)
جیا : عزیزم اسمه من جیاست اسمه تو چیه؟
نلی : اسمم نلیه
جیا : وویییی خدا من بخولم تولو
جیا : نامجونی دخترت مثله خودت کیوته
نامجونی : ممنون ( بچم خجالت کشید 🥺)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پارت : ۴۴
جیا ویو :
که بعد از نیم ساعت پسرا اومدن ولی بغله نامجون یه دختر بچه کیوت بود و کنارشم یه زنه کیوت و هات مثله خودش وایساده بود
ولی نامجونی از اون هات تر و کیوت تر بود ( حق 👍😌)
به اون بچه که بغله نامجون بود نگاه کردم
خیلی کیوت بود
شبیهه نامی بود همینطور داشتم به اون دختر بچه داخله بغله نامجون که بهش میخورد دخترش باشه نگاه میکردم که دیدم پسرا اومدن سره میزه ما
پسرا : سلام
تهیونگ و جیا : سلام
نایون ( زن نامجون😭😭) : سلام
جیا : اووو سلام تو حتما باید زنه نامجونی باشی نه؟
نایون : اره زنه نامجونم
جیا : از اشنایی باحات خوشوقتم
نایون : منم
نلی : تلام خاله اسمت تیه؟ ( سلام خاله اسمت چیه)
( داشتم با زنه نامجون حال و احوال پرسی میکردم که دختره نامجونی ازم اسممو پرسید وایییی ننه کیوت گفتم)
جیا : عزیزم اسمه من جیاست اسمه تو چیه؟
نلی : اسمم نلیه
جیا : وویییی خدا من بخولم تولو
جیا : نامجونی دخترت مثله خودت کیوته
نامجونی : ممنون ( بچم خجالت کشید 🥺)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۷.۶k
۰۲ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.