از انزوا تا

از انزوا تا

بی اعتباری تئوری عشق پیش می روی
در خود می خزی تا تنهایی ات را
از معشوق های سر راهی پس بگیری..

درست شبیه جنگلی
که بیش از درخت
به تنها کلبه متروکه اش می نازد..،
دیگر
صدای وحش هیچ رویایی
دلت را هوایی صیاد نمی کند..
دیگر
از هیچ حوایی
انتظار سیب نداری

آری..
شروود گاهی اتاقی می شود که
به جای رابین هود..
شاعری را در خودش پناه می دهد
که دیگر هیچ شعری
را با عشق روبرو نمی کند..
و هیچ معشوقی را به ناف واژه نمی بندد..



#دلنوشته_های_کوچه_پشتی

 https://telegram.me/joinchat/BYIBETypQYYlvvnrZeAdZA
دیدگاه ها (۶)

چشم بسته به خیال تنه ات می چسبمشبیه یک کوالاکه بی درخت , یک ...

دیگه سیگارفروش نزدیک خونمون هم ،دلش واسم سوخت...!!امروز که ر...

حالِ تهوع میگیری ... اگر بدانیکه یک مارِ بزرگ بلعیده ام.....

القصه کودتا و ارتش بهانه است#ترکیه بعد رفتن تو یک فسانه استح...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط