چشم بسته به خیال تنه ات می چسبم

چشم بسته به خیال تنه ات می چسبم


شبیه یک کوالا

که بی درخت , یک پای موجودیتش می لنگد

تنها


بی پناه بی رویا


در آرزوی درک تخت خوابی مانده ام

که هر شب , از حفظ , مرا می خواباند..


نه ...

لالایی های دیازپام , گناه تو نیست


برای من

که در فکرم , همیشه

تنم , شکل آغوش تو را می گیرد,


نمی ارزد از تخت , چیزی بیشتر از خوابش بفهمم...




#دلنوشته_های_کوچه_پشتی

https://telegram.me/joinchat/BYIBETypQYYlvvnrZeAdZA
دیدگاه ها (۵)

دیگه سیگارفروش نزدیک خونمون هم ،دلش واسم سوخت...!!امروز که ر...

سالها رفت و هنوزیک نفر نیست بپرسد از منکه تو از پنجره ی عشق ...

از انزوا تابی اعتباری تئوری عشق پیش می رویدر خود می خزی تا ت...

حالِ تهوع میگیری ... اگر بدانیکه یک مارِ بزرگ بلعیده ام.....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط