P8

P8

شروع کردیم به راه رفتن که بعد نیم ساعت خیلی خسته شدم
‌.میشه یکم. بشینیم
،اره حتما
،خوبی ؟
.اره خوبم تو چی؟؟
،اره. خوب راستش
.چیه ؟؟
،بیا بریم شهربازی
.خوب
،خوب چی
.با
؟شما اینجاییین
ـچه عجب پیداتون کردیم
،بگیرم بزنمت تقصیر تو بود که گم شدیم
0حالا به خاطر منم از اینجا میریم
رفتیم دنبال سونگ کانگ و از اون هزارتوی لعنتی رفتیم بیرون که صدای غار وغور شکم دونی در اومد
!بریم رامن بخوریم ؟
ـباشه بریم به حساب من
بعدش سوار ماشین شدیم و رفتیم سمت رستوران وقتی رسیدیم جی هوپ شیش تا رامن و سپرایت خرید نشستیم غذا مون رو خوردیم بعدش دونی پیش نهاد داد که جرعت و حقیقت بازی کنیم