Part66
#Part66
میخواست داشته باشمش بااینکه ازعروسک خشم نمیادولی اینودوسش دارم بهش لبخندی زدموگفتم منم تورودوس دارم تازه فهمیدم چه گندی زدم خاک ت سرم باچشای گشادنگام کردوگف:عا..ین..ینی چییی+هی..هیچی یه چیزی گفتم منظورم اینه که چیزه منم همه ارمیامودوس دارم اره منظورم اینه انگارناراحت شدوگف:اهاچیزه خبع شوگا:باورنکن داره دروغ میگه اون تورودوست داره سریع برگشتموبش یه نگاه عصبی انداختم که مثه پیشیا خندیدمرتیکه کیوت انگارخدشم فهمیدگندزده رویا:هااااچییی جین هیونگ شوگاشی را راست میگه نمیشدجمش کردپس دلموزدم به دریاوگفتم:عاااره راس میگه چندلحظه سکوت کردوبعدیه جیغ اروم زدویهوپریدتوبغلم رویا:منم دوست دارم اون لحظه وصف نشدنی بودبرام یه حس خیلی خوبی داشتم واقعاکاش هیچوقت تموم نشه ای کاش.............شوگا
بعداینکه جین به رویااعتراف کردرویاشی پریدبغلشوگف اونم دوسش داره یه صحنه قشنگی بودکه منم یهودلم خواستش به مانیاشی نگاکردم که بالبخندنگاشون میکردگفتم:چیزه ت عروسک نمیخوای مانیا:ن من زیادازعروسک خشم نمیادیه نگاه بهش انداختم موهاش اززیرسربندش ریخته بودبیرون موهای صافوخیلی بلندی داشت تویه دلم یه لحظه ازفکراینکه کسه دیگه ای دستش بره لایه موهاش اعصابم بهم ریخت ولی یه فکری به سرم زددستشوگرفتم که باتعجب نگامکرد+بیااینجامن چیزایه قشنگی دیدم فکرکنم خشت بیادبردمش جلویه یه میزی که پره پنسوکش موبود+خب نظرت چیه کدومودوست داری باذوق نگامکرد وگف:اینا خیلی قشنگن+همم فکرکنم این قشنگ تره بهت میادبزارببینم پنسوبرشداشتموبردمش کنارصورتش +هممم همین قشنگه دوسش داری مانیا:اره خیلی قشنگه اونو بادوتاکش قشنگ دیگه انتخاب کردموخودم حسابشون کردم هرچی گفت خودم حساب کنم گوش ندادم مانیا:خیلی ممنونم ازت+همم میخوای بایکیشون موهاتوببندم البته اگه دوست داری مانیا:عاااره ببند+بیابریم روی اون نیمکته بشینیم باهم رفتیموروی نیمکت نشستیم که پشتشوبهم کردوسربندشودراورددستموبردم لایه موهاشوگرفتمشون بردمشون بالای سرش چقدنرمولذت بخش بودباکش بستمشونودره گوشش گفتم:دیگه به جرمن کسی حق نداره دستش به موهات بخوره باشه مانیا:ب..برای چی+برای اینکه دل مینیونگیوبردی برگشتوبابهت نگام کردمانیا:هااا+کجاشونمیفهمی دخترتوچیزی نمیخوای بگی مانیا:چیزه راستش فکرکنم منم حسه تورودارم البته من چندین ساله که دلموبه ت دادم منو رستاباهم عاشق شمادوتاشدیم+ین ینی توام مثه رستاکه انقدکوکودوست داره منو دوست داری مانیا:ازکجامیدونی شایدم بیشتروشیطون خندیدته دلم یه چیزی تکون خوردیه ذوق عجیبی ت دلم بودکه تابه حال نداشتم سرشوگرفتموبوسه ای به پیشونیش زدم
میخواست داشته باشمش بااینکه ازعروسک خشم نمیادولی اینودوسش دارم بهش لبخندی زدموگفتم منم تورودوس دارم تازه فهمیدم چه گندی زدم خاک ت سرم باچشای گشادنگام کردوگف:عا..ین..ینی چییی+هی..هیچی یه چیزی گفتم منظورم اینه که چیزه منم همه ارمیامودوس دارم اره منظورم اینه انگارناراحت شدوگف:اهاچیزه خبع شوگا:باورنکن داره دروغ میگه اون تورودوست داره سریع برگشتموبش یه نگاه عصبی انداختم که مثه پیشیا خندیدمرتیکه کیوت انگارخدشم فهمیدگندزده رویا:هااااچییی جین هیونگ شوگاشی را راست میگه نمیشدجمش کردپس دلموزدم به دریاوگفتم:عاااره راس میگه چندلحظه سکوت کردوبعدیه جیغ اروم زدویهوپریدتوبغلم رویا:منم دوست دارم اون لحظه وصف نشدنی بودبرام یه حس خیلی خوبی داشتم واقعاکاش هیچوقت تموم نشه ای کاش.............شوگا
بعداینکه جین به رویااعتراف کردرویاشی پریدبغلشوگف اونم دوسش داره یه صحنه قشنگی بودکه منم یهودلم خواستش به مانیاشی نگاکردم که بالبخندنگاشون میکردگفتم:چیزه ت عروسک نمیخوای مانیا:ن من زیادازعروسک خشم نمیادیه نگاه بهش انداختم موهاش اززیرسربندش ریخته بودبیرون موهای صافوخیلی بلندی داشت تویه دلم یه لحظه ازفکراینکه کسه دیگه ای دستش بره لایه موهاش اعصابم بهم ریخت ولی یه فکری به سرم زددستشوگرفتم که باتعجب نگامکرد+بیااینجامن چیزایه قشنگی دیدم فکرکنم خشت بیادبردمش جلویه یه میزی که پره پنسوکش موبود+خب نظرت چیه کدومودوست داری باذوق نگامکرد وگف:اینا خیلی قشنگن+همم فکرکنم این قشنگ تره بهت میادبزارببینم پنسوبرشداشتموبردمش کنارصورتش +هممم همین قشنگه دوسش داری مانیا:اره خیلی قشنگه اونو بادوتاکش قشنگ دیگه انتخاب کردموخودم حسابشون کردم هرچی گفت خودم حساب کنم گوش ندادم مانیا:خیلی ممنونم ازت+همم میخوای بایکیشون موهاتوببندم البته اگه دوست داری مانیا:عاااره ببند+بیابریم روی اون نیمکته بشینیم باهم رفتیموروی نیمکت نشستیم که پشتشوبهم کردوسربندشودراورددستموبردم لایه موهاشوگرفتمشون بردمشون بالای سرش چقدنرمولذت بخش بودباکش بستمشونودره گوشش گفتم:دیگه به جرمن کسی حق نداره دستش به موهات بخوره باشه مانیا:ب..برای چی+برای اینکه دل مینیونگیوبردی برگشتوبابهت نگام کردمانیا:هااا+کجاشونمیفهمی دخترتوچیزی نمیخوای بگی مانیا:چیزه راستش فکرکنم منم حسه تورودارم البته من چندین ساله که دلموبه ت دادم منو رستاباهم عاشق شمادوتاشدیم+ین ینی توام مثه رستاکه انقدکوکودوست داره منو دوست داری مانیا:ازکجامیدونی شایدم بیشتروشیطون خندیدته دلم یه چیزی تکون خوردیه ذوق عجیبی ت دلم بودکه تابه حال نداشتم سرشوگرفتموبوسه ای به پیشونیش زدم
۴.۳k
۰۳ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.