Part64....
#Part64....
افرا:وحشی عمته ت چیزی سردراوردی ازاینا+ن والامگه چندبارخوردم افرا:چه غلطی بکنیم پس ابرومون میره که+نمدونم وایس ببینیم بقیه چی میخورن افرا:بقیم موندن گفتن ازت بپرسم +چص مسقال عقل ندارین ینی مگه من گوگلم هرسوالیو جواب بدم چندبارمگه امدم اینجا غذاخوردم که جیمین که روبه رومون بوداروم زدزیرخنده خاک برسرم حواسم نبوددارم کره ای حرف میزنم ولی یواش حرف میزدیم که نگاکردم دیدمبقیم مثع جیمین دارن بزرورتحمل میکنن که نترکن حتی این مرتیکم چشاش داشت میخندیدولی صورتش چیزی نشون نمیدادینی کره ای بلده ن بابااگه بلدباشه مرض که نداره اینگلیسی بحرفه که جونیور:خب انگارانتخاب سخته بزارین من چندمدل ازغذاهامونوکه فکرمیکنم خشمزس براتون سفارش میدم یه نفس راحت کشیدم که ازنگاهش دورنموند ودوباره پوزخندزدوبه گارسون چندمدل غذاگف بیاره ینی اگه میشدپامیشدم جورابای جونگکوک رودورگردنش مینداختم خفش میکردم مرتیکه گاویه نگابه کوک کردم که خیلی کیوت داشت باانگشتاش ورمیرفت اخخخ که رستابه قربونت بره ت انقدخوردنی نباشی مرتیکه ماشمالوسنگینیه نگاهموکه حس کردسرشواوردبالاویه لبخندخرگوشی بهم زدکه متقابلاجوابشودادم که یواشکی یه بوس برامفرستادویه چشمک شیطون زدکه به زورجلو خودموگرفتم نخندم بعدده دیقه که غذامونواوردن مشغول خوردن شدیم بعضیاش واقعاخشمزه بودبعضیاشم بدک نبودبعدغذایکم دیگه حرف زدنوبعدگفتن که برگردیم هتل ولی من دلم میخواست یکم بگردیم اینجابعدازکره دومین کشوریه به نظرم قشنگ امده توی ون که کوک باشوگاپشت سره منومانیانشسته بودن مظلوم نگاه کردم که لب زدچیه منم لب زدم دلم میخوام بریم بیرون بگردیم که لب زد:چی که شوگااروم گف:میگه دلش میخوادبرین بیرون اروم گفتم+ینی عاشق هوشتم هیونگ که لبخندی زدبه کوکدوباره نگاکردم که گف:وایسابه نامی بگم+اوکیه بعدازاینکه ازون پیاده شدیموهریه باهامون خدافظی کردبه کوک گفتم چیشدکوک:یکم مخالفت کردبعدراضی شدولی گف زودبیایم+ایوللل تهمین:کجاااکوک:میریم یکم بگردیم تهمین:مام میایم کوک:کجاامن بادوست دخترم میخوام برم تهمین:باشه پس مام بادوست دخترامون میریم نامی:منکه میخوام برم حموم شمام هرجامیرین تاکیدمیکنم هرجامیرین مواظب باشین سوژه دست ارمیاندین وماسکاتونودرنیارین زودم بیاین جیهوپ: منم خوابم میادباهات میام اتاق نامی:اوکی خب برین خش بگذره+ایول دویدموبغلش کردم+ت بهترین بابای دنیایی نامی:بروعزیزم بت خش بگذره فقط خواهشا ایندفعه بازمجبورنشم بیام دنبالتونا+چشممم خدافظ بابایییی جونم تک خندای کردورفت توهتل کوک:کمکم داره حسودیم میشه ها برگشتم طرفشو
افرا:وحشی عمته ت چیزی سردراوردی ازاینا+ن والامگه چندبارخوردم افرا:چه غلطی بکنیم پس ابرومون میره که+نمدونم وایس ببینیم بقیه چی میخورن افرا:بقیم موندن گفتن ازت بپرسم +چص مسقال عقل ندارین ینی مگه من گوگلم هرسوالیو جواب بدم چندبارمگه امدم اینجا غذاخوردم که جیمین که روبه رومون بوداروم زدزیرخنده خاک برسرم حواسم نبوددارم کره ای حرف میزنم ولی یواش حرف میزدیم که نگاکردم دیدمبقیم مثع جیمین دارن بزرورتحمل میکنن که نترکن حتی این مرتیکم چشاش داشت میخندیدولی صورتش چیزی نشون نمیدادینی کره ای بلده ن بابااگه بلدباشه مرض که نداره اینگلیسی بحرفه که جونیور:خب انگارانتخاب سخته بزارین من چندمدل ازغذاهامونوکه فکرمیکنم خشمزس براتون سفارش میدم یه نفس راحت کشیدم که ازنگاهش دورنموند ودوباره پوزخندزدوبه گارسون چندمدل غذاگف بیاره ینی اگه میشدپامیشدم جورابای جونگکوک رودورگردنش مینداختم خفش میکردم مرتیکه گاویه نگابه کوک کردم که خیلی کیوت داشت باانگشتاش ورمیرفت اخخخ که رستابه قربونت بره ت انقدخوردنی نباشی مرتیکه ماشمالوسنگینیه نگاهموکه حس کردسرشواوردبالاویه لبخندخرگوشی بهم زدکه متقابلاجوابشودادم که یواشکی یه بوس برامفرستادویه چشمک شیطون زدکه به زورجلو خودموگرفتم نخندم بعدده دیقه که غذامونواوردن مشغول خوردن شدیم بعضیاش واقعاخشمزه بودبعضیاشم بدک نبودبعدغذایکم دیگه حرف زدنوبعدگفتن که برگردیم هتل ولی من دلم میخواست یکم بگردیم اینجابعدازکره دومین کشوریه به نظرم قشنگ امده توی ون که کوک باشوگاپشت سره منومانیانشسته بودن مظلوم نگاه کردم که لب زدچیه منم لب زدم دلم میخوام بریم بیرون بگردیم که لب زد:چی که شوگااروم گف:میگه دلش میخوادبرین بیرون اروم گفتم+ینی عاشق هوشتم هیونگ که لبخندی زدبه کوکدوباره نگاکردم که گف:وایسابه نامی بگم+اوکیه بعدازاینکه ازون پیاده شدیموهریه باهامون خدافظی کردبه کوک گفتم چیشدکوک:یکم مخالفت کردبعدراضی شدولی گف زودبیایم+ایوللل تهمین:کجاااکوک:میریم یکم بگردیم تهمین:مام میایم کوک:کجاامن بادوست دخترم میخوام برم تهمین:باشه پس مام بادوست دخترامون میریم نامی:منکه میخوام برم حموم شمام هرجامیرین تاکیدمیکنم هرجامیرین مواظب باشین سوژه دست ارمیاندین وماسکاتونودرنیارین زودم بیاین جیهوپ: منم خوابم میادباهات میام اتاق نامی:اوکی خب برین خش بگذره+ایول دویدموبغلش کردم+ت بهترین بابای دنیایی نامی:بروعزیزم بت خش بگذره فقط خواهشا ایندفعه بازمجبورنشم بیام دنبالتونا+چشممم خدافظ بابایییی جونم تک خندای کردورفت توهتل کوک:کمکم داره حسودیم میشه ها برگشتم طرفشو
۴.۵k
۲۹ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.