یه ارباب خشن پارت (۲۷)
ویو ا/ت
تهیونگ خاب بود منم رفتم که بیدارش کنم ولی افتادم روش دلم واسه اون بقل گرمو نرمش تنگ شده بود یه چند دقیقه ای همنطوری بودیم تا اون عجوزه اومد
هرزه خانم: اههه ببخشید مزاحم کارتون شدم
تهیونگ: اوه عزیزم تو کی اومدی....و ا/تو انداخت رو زمین و رفت سمت همون هرزه
ا/ت: ببخشید یه دفعه ای اومدم خاستم بگم باهاتون کار دارم همه باید جمشید تو سالون
هرزه و تهیونگ: باشه بریم
هممون رفتیم پایین ولی جیمین نبود به کوکی گفتم بره جیمینو بیدار کنه
ا/ت: تهیونگ میخاستم یه چیزی بهت بگم
تهیونگ: بگو
ا/ت: اوممم راستش.....رفتم و اون هرزه رو از موهاش گرفتم
هرزه خانم: آهای وحشی داری چیکار میکنی
ا/ت: خفه شو ببینم هرزه....تهیونگ این داره بهت خیانت میکنه و همه ی دارو ندارتو ازت بدزده
تهیونگ: چییی معلوم هست چی داری میگی ا/ت
ا/ت: اگه نمیتونی باور کنی من مدرک دارم
کوکمین: چی شده ا/ت چرا موهای زن داداشمون رو گرفتی؟؟؟
ا/ت: از این به بعد دیگه زن داداشتون نیست
راوی: ا/ت که خیلی جوش اورده بود صدای هرزه خانومو پخش کرده همه مات و مبهوت مونده بودن هزاران هزار سوال پیچیده تو سرشون بود
یعنی قراره چه اتفاقی بیفته؟؟
بچه ها من تا یه هفته نمیتونم فعالیت کنم آخه امتحانام از یه روز درمیون شدن هروز هروز بخاطر همین باید درکم کنید
حمایت یادتون نره خوجلام😚😚😚😍
تهیونگ خاب بود منم رفتم که بیدارش کنم ولی افتادم روش دلم واسه اون بقل گرمو نرمش تنگ شده بود یه چند دقیقه ای همنطوری بودیم تا اون عجوزه اومد
هرزه خانم: اههه ببخشید مزاحم کارتون شدم
تهیونگ: اوه عزیزم تو کی اومدی....و ا/تو انداخت رو زمین و رفت سمت همون هرزه
ا/ت: ببخشید یه دفعه ای اومدم خاستم بگم باهاتون کار دارم همه باید جمشید تو سالون
هرزه و تهیونگ: باشه بریم
هممون رفتیم پایین ولی جیمین نبود به کوکی گفتم بره جیمینو بیدار کنه
ا/ت: تهیونگ میخاستم یه چیزی بهت بگم
تهیونگ: بگو
ا/ت: اوممم راستش.....رفتم و اون هرزه رو از موهاش گرفتم
هرزه خانم: آهای وحشی داری چیکار میکنی
ا/ت: خفه شو ببینم هرزه....تهیونگ این داره بهت خیانت میکنه و همه ی دارو ندارتو ازت بدزده
تهیونگ: چییی معلوم هست چی داری میگی ا/ت
ا/ت: اگه نمیتونی باور کنی من مدرک دارم
کوکمین: چی شده ا/ت چرا موهای زن داداشمون رو گرفتی؟؟؟
ا/ت: از این به بعد دیگه زن داداشتون نیست
راوی: ا/ت که خیلی جوش اورده بود صدای هرزه خانومو پخش کرده همه مات و مبهوت مونده بودن هزاران هزار سوال پیچیده تو سرشون بود
یعنی قراره چه اتفاقی بیفته؟؟
بچه ها من تا یه هفته نمیتونم فعالیت کنم آخه امتحانام از یه روز درمیون شدن هروز هروز بخاطر همین باید درکم کنید
حمایت یادتون نره خوجلام😚😚😚😍
۸۷.۹k
۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴۸۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.