پارت۱۳ فصل۲ شوهر خون آشام من*آخرین ماه گمشده*💞💞

پارت۱۳ فصل۲ شوهر خون‌آشام من*آخرین ماه گمشده*💞💞
تهیونگ:میخوای بمونی بیشتر گریشو دربیاری اره؟*عصبی*
لونا:ببخشید تهیونگ ولی هرچیم بشه کوک پدرشه وصلاح‌بچشو
میخواد*اروم،سرش پایینه*
تهیونگ:زن داداش نمی‌خواد عذر خواهی کنی
میدونم ولی کوک دیگه داره زیاد روی میکنه*کلافه*
لونا:(روبه‌کوک)عزیزم‌ تو دیگه داری زیادی سخت میگیری*جدی*
کوک:(میشینه رو زانو هاش ودستایه میون جئون رو میگیره)
کوک:اممم‌ ببین‌ میون من معذرت میخوام ولی این سری
تخسیره خودت بود*مهربون*
میون‌جئونگ:______
کوک:ببین الانم تکرارش کردی خب دخترکم وقتی جوابمو نمیدی نگران میشم*مهربون *
میون‌جئونگ:ب...ببخشید با..پدر*ناراحت وبابغض میره اتاقش*
کوک:اون چرا منو رسمی صدازد*چشایه خیس*
جسی:هی کوک ناراحت نباش اون حتما یکم ناراحته*مهربون*
مین هو:ب..بچه‌ ها صدایه گریه از اتاق میون‌جئونگ میاد*نگران*
(همه میرن پشت در اتاق میون‌جئونگ )
میون‌جئونگ:مامانی،بابایی مگه شما نگفتید
منو هیچ وقت تنها نمیزاری مگه نگفتین من یکی یدونتونم
ها بعد رفتن شما من فلج شدم
بابا میشه باشیو بهم بگی شکمو
مامان میشه برگردی برام کیم‌پاب‌بپزی
مامان،بابا‌ برگردین*گریه شدید*
پایان پارت۱۳😘😘