رابطه سوخته Burnt relationship

رابطه سوخته (Burnt relationship ) ༺༻
part ⁴⁴
ویو جه هوآ:
بعد از چند مین از حموم با حوله اومدم بیرون رفتم سمت چمدونم و یه لباس راحتی خوشگل پوشیدم
راستش من علاقه ی زیادی به لباسای راحتی فانتزی دارم ولی مامان بابام میگفتن خیلی بچگونست و انگار هنوز بزرگ نشدی
برحال هرکی علاقه داره و قرار نیست علاقشو برای نگه داشتن کسایه دیگه عوض کنه....
بعد از پوشیدن لباسام نشستم جلوی آیینه و موهامو با سشوار خشک کردم و رفتم پایین

ویو یونگی:
از همون موقعی ک جه هوآ رو آوردن توی عمارت حالش اصلا خوب نیست و میدونم دوری از خانوادش و برادرش ک خیلی دوستش داره سخته اما من نمیتونم کاری براش کنم و جلوی پدری ک منو ب فرمانبرداری خودش درآورده بگیرم
از اون موقع ک رفته تو اتاق تا الان هنوز نیومده تقریبا نزدیکای یه ساعت میشه
حتما خیلی ناراحته ولش میخوام یکم تو حال خودش باشه نمیخوام خرابش کنم....
تصمیم گرفتم برم و برای شام ننگیمون و شکم خوک درست کنم(برگرفته از بی تی اس این د سوپ😂 همون وقتی ک جونگ کوک برا خودش درست کرد هعیی)
پس وسایل رو از توی یخچال و ننگیمون رو از توی کابینت ببرون آوردم و مشغول سرخ کردن گوشتا شدم.... ک جه هوآ اومد پایین
♡عو چه بوی خوبی میاد*ذوق*
✓ معلومه دستپخت من حرف نداره......
دیدگاه ها (۱)

لباس جه هوآ موقع برگشتن از حموم

رابطه سوخته (Burnt relationship ) ༺༻part ⁴⁵♡عو چه بوی خوبی م...

رابطه سوخته (Burnt relationship )༺༻part ⁴³اتاقش بهم روحیه می...

اتاق جه هوآ تو خونه یونگی💜

بد نشدن😃...یوتیوب فارسی دیگه جدا نابود شد که.. یعنی فکر کنم ...

و....ویو جونگکوک رسیدیم عمارت بدون اینکه توجه بهش کنم رفتم ب...

{مافیای من}{پارت ۶}ویو تهیونگ # بعد کلی حرف زدن با یونگی بلن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط