اسم رمان: عاشق برادر دوستم شدم
اسم رمان: عاشق برادر دوستم شدم
پارت:12
جونگ کوک:خبری نیست
میا: میرم به هه سو سر بزنم
تهیونگ: اوکی
(میا)
بخاطر اون هرزه اینطوری شد خودم میکشمش رفتم پایین
میا: سانی(داد)
با هزار عشوه اومد پایین
سانی: چیه صداتو انداختی رو سرت (عشوه)
محکم به شکمش لگد میزدم
میا: هرزه حرومزاده این بلایی بود سر خواهرم اوردی
به سرش ضربه زدم
میا: باید دردی که خواهرم میکشه رو بچشی حرومزاده
با جیغ و داد سانی همه اومدن سمتمون
میا: جرعت دارید نزدیک مون بشید خودم میکشمش
تهیونگ: داری چه غلطی میکنی (عربده)
میا: تهیونگ اگه یه قدم دیگه برداری میفرستمش اون دنیا (عربده)
کلت صورتی رنگ مو دراوردم
تهیونگ:میا اروم باش سعی کن خونسرد باشی
میا: بخاطر این حرومزاده دوستی که از خواهر برام عزیزتر بود روی اون تخت مثل یه تیکه گوشت افتاده بعد بهم میگی خونسرد باشم امروز این عوضی رو میفرستم اون دنیا
جونگ کوک: اینجا چه خبره میا داری چیکار میکنی
میا: تهیونگ تو میدونستی نقطه ضعف من هه سو اره گفتم یه خش بهش بندازی تیکه تیکه ت میکنم مگه نگفتم(عربده)
تهیونگ: گفتی گفتی فعلا اونو ول کن
خواست بیاد طرف مون کلت رو گزاشتم رو شقیقه ی سانی
میا: باهاش خدا حافظی کن
تهیونگ: میا نه (داد)
میا: اوه راست میگی یه لحظه
قیچی رو از خدمتکار گرفتم و موهاش رو کامل زدم
میا:حالا بهتر شد
به کتفش تیر زدم
تهیونگ:سانی(داد)
میا: نگران نباش زندس
اومد طرفم میخواست بهم سیلی بزنه اما دستش رو هوا موند
هه سو: داری چه غلطی میکنی حرومزاده(عربده)
میا: هه سو ت...تو ب..بیدار شدی (بغض)
هه سو: میا حالت خوبه چیزیت نشد
میا:تو رو دیدم بهتر شدم (گریه)
هه سو : چرا گریه میکنی
میا: هیچی خوش حالم
هه سو: اهای تو
تهیونگ:ها
هه سو با تیغه دست زد به سیبک گلوی تهیونگ
هه سو: تا تو باشی دست رو میا بلند نکنی
تهیونگ به سرفه افتاده بود
میا: بریم
هه سو: کجا
#he_so
پارت:12
جونگ کوک:خبری نیست
میا: میرم به هه سو سر بزنم
تهیونگ: اوکی
(میا)
بخاطر اون هرزه اینطوری شد خودم میکشمش رفتم پایین
میا: سانی(داد)
با هزار عشوه اومد پایین
سانی: چیه صداتو انداختی رو سرت (عشوه)
محکم به شکمش لگد میزدم
میا: هرزه حرومزاده این بلایی بود سر خواهرم اوردی
به سرش ضربه زدم
میا: باید دردی که خواهرم میکشه رو بچشی حرومزاده
با جیغ و داد سانی همه اومدن سمتمون
میا: جرعت دارید نزدیک مون بشید خودم میکشمش
تهیونگ: داری چه غلطی میکنی (عربده)
میا: تهیونگ اگه یه قدم دیگه برداری میفرستمش اون دنیا (عربده)
کلت صورتی رنگ مو دراوردم
تهیونگ:میا اروم باش سعی کن خونسرد باشی
میا: بخاطر این حرومزاده دوستی که از خواهر برام عزیزتر بود روی اون تخت مثل یه تیکه گوشت افتاده بعد بهم میگی خونسرد باشم امروز این عوضی رو میفرستم اون دنیا
جونگ کوک: اینجا چه خبره میا داری چیکار میکنی
میا: تهیونگ تو میدونستی نقطه ضعف من هه سو اره گفتم یه خش بهش بندازی تیکه تیکه ت میکنم مگه نگفتم(عربده)
تهیونگ: گفتی گفتی فعلا اونو ول کن
خواست بیاد طرف مون کلت رو گزاشتم رو شقیقه ی سانی
میا: باهاش خدا حافظی کن
تهیونگ: میا نه (داد)
میا: اوه راست میگی یه لحظه
قیچی رو از خدمتکار گرفتم و موهاش رو کامل زدم
میا:حالا بهتر شد
به کتفش تیر زدم
تهیونگ:سانی(داد)
میا: نگران نباش زندس
اومد طرفم میخواست بهم سیلی بزنه اما دستش رو هوا موند
هه سو: داری چه غلطی میکنی حرومزاده(عربده)
میا: هه سو ت...تو ب..بیدار شدی (بغض)
هه سو: میا حالت خوبه چیزیت نشد
میا:تو رو دیدم بهتر شدم (گریه)
هه سو : چرا گریه میکنی
میا: هیچی خوش حالم
هه سو: اهای تو
تهیونگ:ها
هه سو با تیغه دست زد به سیبک گلوی تهیونگ
هه سو: تا تو باشی دست رو میا بلند نکنی
تهیونگ به سرفه افتاده بود
میا: بریم
هه سو: کجا
#he_so
۱۰.۱k
۲۲ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.