ات
𝐏𝐚𝐫𝐭5
𝑀𝓎 𝒸𝓇𝒾𝓂𝒾𝓃𝒶𝓁 𝒹𝓇𝒾𝓋𝑒𝓇
"ات"
تمامه شب داشتم به حرفایه جونگ کوک فکر میکردم...چطور میتونی اینقدر بی*شرم باشه
یعنی اگه خودمو به اون بدم برادرم زنده میمونه ؟؟
.................
"جونگ کوک"
این فقط یه بازیه!
تویه این بازی قراره من برده باشم
جایزمم اته من باید اته خودمو برگردونم باید بفهمم کی بهش رشوه داده که حاضر شده بخواطره پول منو ول کنه
باید ماله من شی پارک ات....
"صبح"
ات: لباسمو پوشیدمو آماده رفتن بودم
باید یه راهه دیگه برای به دست آوردن دارو ها پیدا کنم وگرنه جیمینو از دست میدم
باید به بازاره سیاه برای معامله میرفتم
من نمیتونم زندگیم رو نابود کنم باید وارد جمع اون خلافکارا بشم نمیدونم این کار درسته یا نه ولی حداقل میتونم یه قدم برای برادرم،بردارم...
........
نفس عمیق کشیدم و رفتم داخل
ات: سلام
...:سلام...چی نیاز داری؟
ات: من یه داروی <<.....>> نیاز دارم
...:چند لحظه صبر کن...
ات: بله...
صدایه آشنا به گوشم خورد نه نه نه اون چطور فهمید نباید این اتفاق بیوفته
𝑀𝓎 𝒸𝓇𝒾𝓂𝒾𝓃𝒶𝓁 𝒹𝓇𝒾𝓋𝑒𝓇
"ات"
تمامه شب داشتم به حرفایه جونگ کوک فکر میکردم...چطور میتونی اینقدر بی*شرم باشه
یعنی اگه خودمو به اون بدم برادرم زنده میمونه ؟؟
.................
"جونگ کوک"
این فقط یه بازیه!
تویه این بازی قراره من برده باشم
جایزمم اته من باید اته خودمو برگردونم باید بفهمم کی بهش رشوه داده که حاضر شده بخواطره پول منو ول کنه
باید ماله من شی پارک ات....
"صبح"
ات: لباسمو پوشیدمو آماده رفتن بودم
باید یه راهه دیگه برای به دست آوردن دارو ها پیدا کنم وگرنه جیمینو از دست میدم
باید به بازاره سیاه برای معامله میرفتم
من نمیتونم زندگیم رو نابود کنم باید وارد جمع اون خلافکارا بشم نمیدونم این کار درسته یا نه ولی حداقل میتونم یه قدم برای برادرم،بردارم...
........
نفس عمیق کشیدم و رفتم داخل
ات: سلام
...:سلام...چی نیاز داری؟
ات: من یه داروی <<.....>> نیاز دارم
...:چند لحظه صبر کن...
ات: بله...
صدایه آشنا به گوشم خورد نه نه نه اون چطور فهمید نباید این اتفاق بیوفته
- ۲.۳k
- ۲۳ تیر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط