ماشین زمان ...
ماشین زمان ...
پارت دهم
________
ویو ا.ت
مرده شمشیرش رو بالا گرفت تا بهم بزنه که از پشت افتاد سرم رو بالا گرفت که با دیدن افسر جئون که از پله ها پرید پایین نفس عمیقی کشید ...افسر جئون همراه با جین و چند تا سرباز دور ملکه و اون دو تا آدم سیاه پوش جمع شدند
@جونگکوک:از ملکه محافظت کنید (داد)
چند تا سرباز کنار ملکه قرار گرفتن مرد سیاهپوش شمشیری که رو زمین افتاده بود و تو دستش گرفت
سریع سمت جین حرکت کرد و شمشیر رو روی گلوش نگه داشت و خودش پشتش وایستاد
ات:ج،جین ...
ا.ت خواست سمتش بره که دستش توسط سرباز ها کشیده شد
£بانوی من خطرناکه
جین با یه حرکت کرده رو زمین زد و دستگیرش کردند که ا.ت سریع سمت جین دوید
ات:ح،حالت خوبه ؟!
#بله بانوی من خوبم
ا.ت دستش رو روی گردن جین کشید
ات:قرمز شده ...
#مهم نیست ...
ات:هی چی رو مهم نیست ...بیا بریم اتاق من بهت دارو بدم
بعد از اینکه سرباز ها رفتند سمت اقامتگاه خودش حرکت کرد
پرش زمانی ویو یونگی تالار سلطنتی قصر *
×عالیجناب اتفاق دیشب یه اتفاق ساده نبود ...اگر افسر جئون دیر رسیده بودند معلوم نبود چه بلایی سر ملکه میآمد
√عالیجناب لطفا برای قصر ملکه محافظ های بیشتری بزارید
~عالیجناب اگر کشور های دیگه از این موضوع با خبر بشوند جنجال بزرگی اتفاق میافته
_مشاور پارک ...بهتر نیست به فرمان عمل کنید و هیچ تغییری در حال اقامتگاه ملکه به وجود نیارید ؟!
÷اما عالیجناب ...ملکه پایه این قصر هست و اگر آسیبی ببینند کشور در خطر میافته
یونگی از جاش بلند شد
_این بحث مسخره رو تمام کنید
از تالار سلطنتی خارج شد و سمت فصل خودش حرکت کرد وسط های راه بود که چشمش به ا.ت خورد که داشت از باغچه گیاه دارویی جمع میکرد ...پس سمتش رفت که ...
نظر یادت نره رفیق !!
#bts#army#BTS#ARMY#BANGTAN#YOONGI#SUGA#fake
پارت دهم
________
ویو ا.ت
مرده شمشیرش رو بالا گرفت تا بهم بزنه که از پشت افتاد سرم رو بالا گرفت که با دیدن افسر جئون که از پله ها پرید پایین نفس عمیقی کشید ...افسر جئون همراه با جین و چند تا سرباز دور ملکه و اون دو تا آدم سیاه پوش جمع شدند
@جونگکوک:از ملکه محافظت کنید (داد)
چند تا سرباز کنار ملکه قرار گرفتن مرد سیاهپوش شمشیری که رو زمین افتاده بود و تو دستش گرفت
سریع سمت جین حرکت کرد و شمشیر رو روی گلوش نگه داشت و خودش پشتش وایستاد
ات:ج،جین ...
ا.ت خواست سمتش بره که دستش توسط سرباز ها کشیده شد
£بانوی من خطرناکه
جین با یه حرکت کرده رو زمین زد و دستگیرش کردند که ا.ت سریع سمت جین دوید
ات:ح،حالت خوبه ؟!
#بله بانوی من خوبم
ا.ت دستش رو روی گردن جین کشید
ات:قرمز شده ...
#مهم نیست ...
ات:هی چی رو مهم نیست ...بیا بریم اتاق من بهت دارو بدم
بعد از اینکه سرباز ها رفتند سمت اقامتگاه خودش حرکت کرد
پرش زمانی ویو یونگی تالار سلطنتی قصر *
×عالیجناب اتفاق دیشب یه اتفاق ساده نبود ...اگر افسر جئون دیر رسیده بودند معلوم نبود چه بلایی سر ملکه میآمد
√عالیجناب لطفا برای قصر ملکه محافظ های بیشتری بزارید
~عالیجناب اگر کشور های دیگه از این موضوع با خبر بشوند جنجال بزرگی اتفاق میافته
_مشاور پارک ...بهتر نیست به فرمان عمل کنید و هیچ تغییری در حال اقامتگاه ملکه به وجود نیارید ؟!
÷اما عالیجناب ...ملکه پایه این قصر هست و اگر آسیبی ببینند کشور در خطر میافته
یونگی از جاش بلند شد
_این بحث مسخره رو تمام کنید
از تالار سلطنتی خارج شد و سمت فصل خودش حرکت کرد وسط های راه بود که چشمش به ا.ت خورد که داشت از باغچه گیاه دارویی جمع میکرد ...پس سمتش رفت که ...
نظر یادت نره رفیق !!
#bts#army#BTS#ARMY#BANGTAN#YOONGI#SUGA#fake
۱۴.۰k
۰۳ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.